يكي از بهترين وبلاگ ها
سلام خدمت همه ي باز ديد كنندگان لطفا نظر خودرا در مورد سايت بگوييد
نیمار با نام کامل نیمار دا سیلوا سانتوس جونیور (به اسپانیایی: Neymar) (زاده ۵ فوریه ۱۹۹۲ در ایالت سائوپائولو) فوتبالیست اهل برزیل و عضو باشگاه فوتبال بارسلونای اسپانیا است. به گفته ی پله(بهترین فوتبالیست تاریخ جهان)نیمار از مسی برتر است. زندگی حرفه ای نیمار در سال ۱۹۹۲، به همراه خانوادهاش به سائو ویسنته، جایی که او شروع از بازی برای جوانان سمت سانستوس پرتغالی نقل مکان کرد. سپس، در سال ۲۰۰۳، آنها به سانتوس نقل مکان کردند جایی از نیمار به تیم سانتوس پیوست. او در سطح جوانان به موفقیت رسید تا در سن ۱۵ سالگی، نیمار درآمد ۱۰،۰۰۰ رئال(واحد پول برزیل) در هر ماه و در ۱۶ سالگی، ۲۵،۰۰۰ رئال در ماه. در ۱۷سالگی ، او یک قرارداد با تیم اول سانتوس امضا کرد. تیم ملی نیمار بازیکن بینالمللی برزیل است، به نمایندگی از برزیل در سنین زیر ۱۷، زیر ۲۰ و بزرگسالان بازی کرده است. در ۱۰ اوت ۲۰۱۰، در سن ۱۸ سالگی، او اولین بازی خود را در یک بازی دوستانه در برابر ایالات متحده انجام داد، او با یک ضربه سر در دقیقه ۲۸ یک گل به ثمر رساند، به پیروزی ۲-۰ برزیل کمک کرد . او بهترین گلزن سال ۲۰۱۱ در مسابقات قهرمانی جوانان آمریکای جنوبی با نه گل خود ، از جمله دو گل در فینال است و به برزیل کمک کرد تا یازدهمین عنوان خود را در این رقابت ها را کسب کند. جام کنفدراسیون ها ۲۰۱۳ نیمار به عنوان بخشی از تیم ملی برزیل در جام کنفدراسیون های ۲۰۱۳ در خاک برزیل توسط لوئیز فیلیپه اسکولاری انتخاب شد. او برای این مسابقات شماره ی ۱۰ را اختصاص داده بود، اما در گذشته شماره ی ۱۱ را به تن میکرد.در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۳، نیمار اولین گل این مسابقات را در پیروزی ۳-۰ برابر ژاپن در ورزشگاه ملی مانه گارینشا به ثمر رساند. در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۳، نیمار در دقیقه نودم و با یک پاس گل برای جو برزیل را ۲-۰ برنده در برابر مکزیک کردنیمار همچنین با یک ضربه آزاد که برزیل را به ۴-۲ برنده کرد در هر مسابقه ی مرحله ی گروهی یک گل زد. در ۳۰ ژوئن، نیمار گل دوم برزیل را را در پیروزی ۳-۰ فینال برابر اسپانیا به ثمر رساند. نمایش نیمار در این مسابقات باعث کسب توپ طلایی بهترین بازیکن تورنمنت شد. روبرتو کارلوس دا سیلوا روچا نام کامل بهترین مدافع چپ دنیا در تاریخ فوتبال است که در حال حاضر در تیم فنرباغچه ترکیه بازی می کند. این بازیکن یکی از ۶ بازیکنی است که بیش از ۱۰۰ بازی در جام لیگ قهرمانان اروپا انجام داده اند و در سال ۱۹۹۷ بعد از رونالدو به عنوان بهترین بازیکن دنیا در رتبه دوم قرار گرفت و در سال ۲۰۰۴ به عنوان یکی از ۱۲۵ بازیکن برتر دنیا که در قید حیات هستند نام برده شد . اغاز دوران بازیگری روبرتو در ۱۰ اوریل ۱۹۷۳ در شهر سائوپائولو به دنیا امد او فوتبال خود را در تیم پالمیراس اغاز کرد وی بعد از ان در سن ۲۲ سالگی به تیم اینترمیلان ایتالیا رفت ولی فقط ۱ سال در ان تیم بازی کرد ( مربی ان زمان اینترمیلان روی هادسون بود که از روبرتو می خواست در پست بال چپ بازی کند ولی خود این بازیکن تمایل داشت به عنوان مدافع چپ بازی کند ) و سال بعد با رفتن به رئال مادرید اسپانیا دوران طلایی خود را اغاز کرد. کارلوس موفق شد ۱۱ سال در باشگاه مادریدی بازی کند و در مجموع برای این تیم ۵۱۲ بازی انجام دهد و در این بین موفق شد ۶۵ بار گلزنی کند. از ۵۱۲ بازی کارلوس برای رئال مادرید ۳۷۰ تای انها متعلق به بازیهای لالیگا بود که در این تعداد بازی ۴۶ گل به ثمر رساند. در ۲ اگوست ۲۰۰۵ این بازیکن پاسپورت اروپایی گرفت که این موضوع برای رئال مادرید خیلی مهم بود چون از ان زمان به بعد دیگر روبرتو بازیکنی از اتحادیه اروپا محسوب می شد و از لیست بازیکنان خارجی باشگاه بیرون می امد. در ژانویه ۲۰۰۶ این بازیکن به افتخاری دیگر رسید در ان ماه او به عنوان بازیکنی غیر اسپانیایی معرفی شد که بیشترین بازی در رئال مادرید کرده است با انجام ۳۳۰ بازی. پیش از این رکورد در دست الفردو دی استفانو اسطوره و رئیس افتخاری رئال مادرید بود که به عنوان یک ارژانتینی ۳۲۹ بازی برای رئال مادرید در لالیگا انجام داده بود. یکی از تلخترین روزهای کارلوس بر می گردد به ان بازی ای که رئال مادرید در الیانس اره نا میهمان بایرن مونیخ بود این بازی در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا بود و این دو تیم در حالی پای به میدان گذاشتند که بازی رفت را رئال در برنابئو ۳ --- ۲ از تیم المانی برده بود. با سوت اغاز بازی توپ به روبرتو کارلوس رسید که او با اشتباه خود باعث شد توپ به روی ماکای برسد و این هلندی نیز با زدن گل سریعترین گل تاریخ لیگ قهرمانان را به نام خود ثبت کرد. در ۹ مارس ۲۰۰۷ او اعلام کرد که دیگر حاضر نیست قراردادش را با رئال مادرید تمدید کند . رئال مادرید اخرین گل روبرتو کارلوس برای رئال مادرید برمی گردد به بازی فصل پیش رئال مادرید و رکرتیوو که در ان بازی رئال ابتدا با ۲ گل از میزبان خود جلو افتاد ولی بعد از ان در ۱۵ دقیقه پایانی با دریافت ۲ گل بازی به تساوی کشیده شد. اگر همین نتیجه باقی می ماند به طور حتم رئال قهرمانی را از دست می داد اما در اخرین لحظان بازی بود که روبرتو کارلوس در یک حرکت انفجاری به سوی دروازه حریف حرکت کرد و در محوطه جریمه با پاس زیبای گاگو توپ به این برزیلی رسید و او نیز جواب خوبی به این پاس داد و با به ثمر رساندن اخرین گل خود رئال را به قهرمانی نزدیکتر کرد. فنرباغچه روبرتو در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ قراردادی ۲ ساله با تیم ترکیه ای فنرباغچه بست وی در اولین بازی خود برای تیم فنرباغچه موفق شد به قهرمانی سوپرکاپ ترکیه برسد. در ان بازی که روبرتو کارلوس به طور اختیاری بازی کرد توانست با زدن ۲ گل فنرباغچه را در مقابل بشیکتاش به پیروزی برساند و تیمش را قهرمان سوپرکاپ ترکیه کند. اولین گل این بازیکن برای تیم فنرباغچه در لیگ ترکیه در تاریخ ۲۵ اگوست ۲۰۰۷ بود که در برابر سیوا اسپور به ثمر رساند. تیم ملی برزیل کارلوس موفق شد ۱۲۵ بار برای تیم ملی برزیل بازی کند و در همین حین ۱۹ بار برای این تیم گلزنی کرد. در جام جهانی ۱۹۹۸ روبرتو کارلوس توانست در ۷ بازی جام برای تیم ملی بازی کند. در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در قاره امریکای جنوبی تیم ملی برزیل با تیم پاراگوئه بازی داشت که در ان بازی دروازه بان معروف تیم پاراگوئه چیلاورت خطای شدیدی روی کارلوس انجام داد که به حکم فیفا چیلاورت از ۳ بازی اینده تیمش و اولین بازی در جام جهانی محروم شد. این برزیلی در جام جهانی ۲۰۰۲ نیز در ۷ بازی برزیل شرکت داشت و توانست در برابر تیم ملی چین از روی یک ضربه ازاد گلی زیبا به ثمر برساند ان بازی را برزیل ۴ --- ۰ برد. اخرین بازی او در تیم برزیل برمی گردد به بازی در برابر تیم ملی فرانسه در جام جهانی ۲۰۰۶ که در ان بازی فرانسه موفق شد با تک گل تیری هانری که از روی سانتر زیبای زیدان به ثمر رسید برزیل را از جام حذف کند بعد از ان بازی کارلوس بازنشتگی خود از تیم ملی را اعلام کرد. اطلاعات شخصی نام کامل : روبرتو کارلوس دا سیلوا روچا تاریخ تولد : ۱۰ اوریل ۱۹۷۳ ( ۳۴ سال ) محل تولد : سائوپائولو - برزیل قد : ۱.۶۸ متر پست بازی : مدافع چپ باشگاه فعلی : فنرباغچه ترکیه شماره : ۳ بازیهای باشگاهی ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ - پالمیراس - ۶۸ بازی - ۵ گل ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ - اینترمیلان - ۳۴ بازی - ۷ گل ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۷ - رئال مادرید - ۵۱۲ بازی - ۶۵ گل ۲۰۰۷ تا ؟؟؟؟ - فنرباغچه - ۲۱ بازی - ۲ گل بازیهای ملی ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۶ - برزیل - ۱۲۵ بازی - ۱۹ گل افتخارات باشگاهی پالمیراس قهرمانی لیگ برزیل در سالهای ۹۳ و ۹۴ قهرمانی در تورنمنت ریو - سائو در سال ۹۳ قهرمانی در جام سائوپائولو در سالهای ۹۳ و ۹۴ رئال مادرید قهرمانی در لالیگا در سالهای ۹۷ و ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷ قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا در سالهای ۹۷ و ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای ۹۸ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ قهرمانی در سوپرکاپ اروپا در سال ۲۰۰۲ قهرمانی در جام باشگاههای جهان در سال ۹۸ و ۲۰۰۲ فنرباغچه قهرمانی در سوپرکاپ ترکیه در سال ۲۰۰۷ تیم ملی برزیل کوپا امریکا در سالهای ۹۷ و ۹۹ قهرمانی در جام جهانی در سال ۲۰۰۲ ديويد بکهام متولد۲/۵/۱۹۷۵ در ليتون استون وزن وي ۹۲/۷۳کيلوگرم و قد وي ۱۸۰سانتي مترمي باشد. او اولين بازي ملي خود را در ۱ / ۶ / ۱۹۹۶ انجام داد. باشگاه فعلي او ميلان ميباشد ونالدو لوییز نازاریا دلیما یا همان رونالدوی معروف را همگی میشناسیم. مهاجم برزیلی که در طول یک دهه فوتبال حرفه ای خود توانسته به عناوین و افتخارات زیادی دست پیدا کند. گلهای فراوان، آقای گلی ، توپ طلا، قهرمانی جام جهانی و.... نام کامل: کریستیانو رونالدو داس سنتوز آویرو کریس ، رون ،رونا، سلطان تکنیک 184سانتی متر 78 کیلو گرم سفید آنجلینا جولی و جان کلود وندام مارادونا ، کلایورت ، فیگو ، هانری و رونالدو رو دوست داره سینما رفتن موسیقی گوش دادن کتاب خواندن و قدم زدن سایت رسمی: http://www.cristiano-ronaldo.org از قرار کریستیانو رونالدو کم سن و سال در 5 فوریه سال 1985 یا همون 16 بهمن سال 1364 در خانواده ای فقیر در مدریا یکی از جزایر کشور پرتغال در نزدیکی شهر لیسبون به دنیا آمد.پدر او مدیر فنی یکی از تیم های مدریا بود. او دو خواهر بزرگتر از خودش داره. نوجوانان بازی میکرد.او اولین بازی خود را در مقابل تیم موریرنس بازی کرد و برای آن تیم 2 گل به ثمر رسانید این تنها آرزوی کریس بود که به تازگی به آن دست یافته بود او به سوی اینده ای دراز رهسپار شد. Inam khabari az khodesh va namzadesh: روابط کریستیانو رونالدو و مرکه رومرو به پایان رسید. شبکه TV Maisاعلام کرد که روابط این دو در تاریخ 29 آگوست به پایان رسیده و مرکه رومرو درحال غصه خوردن بوده است. اما ادگار آرایشگر اختصاصی مرکه رومرو اعلام کرده که آنها هنوز با هم هستند. : «پایان عشق آنها یک دروغ بزرگ است . این موضوع به شدت خنده دار است. آنها این مطالب را از خودشان در می آورند . در چند روز گذشته رومرو نزدیک مادرش بوده است. واو فاصله کمی با مادرش داشت چون او بیمار بود. اما با رونالدو همه چیز بسیار خوب است.» این مطلب هنوز به نقل دوستان رونالدو تایید نشده است. فاصله ی این دو فقط یک عامل پایان دوستی می تواند باشد. همان منبع خبری اعلام کرد: این یک سیه رویی برای این دو چهره است. هرچند یکی از دوستان رونالدو ضمانت کرد که کریستانو واکنش خوبی نسبت به این خبر داده است و تک و توک با مرکه ارتباط دارد .مرکه رمرو به سختی کار میکند تا به مشکلش با رونالدو فکر نکند. رومرو گفت: من شاد هستم وقتی کار می کنم. مصاحبه مجله ی 24horas با مرکه رومرو در مورد پایان دوستی او با رونالدو. این مجری برای دفعه اول هیچ توضیحی در مورد این موضوع نداد. در یکی از مراسم مد لباس یا همان فاشن در ویزلا پورتو مرکه دوباره با دوستش والتر کاروالهو ملاقات کرد. به گفته چند مجله این مرد یکی از دلایل شکسته شدن دوستی رونالدو با مرکه است. اما این تنها دلیل نیست. در همان مراسم فاشن مرکه ثریا چاوز را هم ملاقات کرد که مجله های پرتغالی گفته بودند رونالدو به ثریا sms داده و او را دعوت به خود کرده است. بر گردیم به مصاحبه مجله با مرکه. مرکه بود در کنار ادگار و مرکه از مردم گلایه می کرد که چه تفسیراتی در مورد زندگی شخصی او شده است. این زندگی من است و می خواهم من ار تنها بگذارند. من نمی خواهم کسی مزاحم زندگیم شود. به نقل از چند منبع روابط این دو در 29 آگوست به پایان رسیده و اینهایی که قبلا گفته میشد شایعه بود. به هر حال شبکه TV Mais یک انگیزه ای برای نشر این خبر داشته است. در حقیقت دوست شدن با خانواده آویرو (همان خانواده رونالدو) عاقبت خوشی نداشت. مادر رونالدو می خواست دیگر این دو تا با هم نباشند چون می دانست به فوتبال او ضرر می رسد و وارد حاشیه ها می شود. خواهر بزرگ رونالدو اظهار کره بود که اعتقادی به روابط آنها ندارد و مرکه زنی نیست که بتواند مدتهای زیادی با رونالدو باشد. یکی دیگر از این دلیل ها می تواند ترس رونالدو از بحث و جدل مداوم با مرکه می تواند باشد. یکی دیگر از عوامل دوستی رومرو با والتر کاروالهو می تواند باشد. نوریا برمودز دوست اسپانیایی رونالدو در پرتغال بود در همان هتلی که رونالدو بود در همان لحظه مرکه رومرو و رونالدو از هم جدا شدند. امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید وقتی کودک بودی الگویت چه کسی بود؟ از بازی رونالدو لذت می بردم. چون سبک بازی او را دوست دارم. اما فکر می کنم سبک بازی ام از خودم ابداع شده است. عادت داشتم در ک.چه و خیابان با همسن و سالهای خودم بازی کنم و همیشه این سبک بازی را دوست دارم. آیا دوست داشتی به یک فوق ستاره تبدیل شوی ؟ از وقتی که یادم می آید دوست داشتم فوتبال بازی کتم. اما بارها پیش می آمد که مادرم مرا به خانه فرا می خواند اما من به سرعت از خانه به سمت ادامه بازی می کردم! این همیشه رویای من بود و خدا را شاکرم که اکنون یک فوتبالیست حرفه ای هستم. وقتی در پرتغال بودی بازیهای منچستر یونایتد را پیگیری می کردی؟ بله. در مادیرا که محل خانه مان بود بازیهای منچستر و دیگر تیم های لیگ برتر را تماشا می کردم. در آن زمان اندی کول و دوایت یورک دو مهاجم گلزن منچستر یونایتد بودند که من از قدرت گلزنی آنها خوشم می آمد. تو اکنون مورد توجه همگان هستی. فکر می کنی در این فصل هم پیشرفت قابل توجهی داشته ای؟ بله ، در دوران حضورم در منچستر به عنوان یک بازیکن پیشرفت زیادی کردهام. با تعدادی از بهترین بازیکنان جهان همبازی شده ام و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفته ام. در این فصل فرم خوبی داشته ام و دوست دارم این آمادگی را تا جایی که بتوانم حفظ کنم. آیا بهترین بازیکن کناری جهان هستی؟ سعی می کنم بهترین باشم، اما خودم که نباید بگویم! اگر بخواهیم با شما صادق باشم، باید بگویم خودم را با سایر بالهای جهان مقایسه نمی کنم. می خواهم همیشه پیشرفت کنم و صد درصد تلاشم را ارائه کنم. دوست دارم این کار را تا پایان دوران فوتبالم انجام دهم. با تکنیک ترین بازیکن دنیا چه کسی است؟ بازیکنان زیادی هستند که با استعداند و زیبا بازی می کنند، اما بازیکنان سبکهای متفاوتی دارند! بعضی دیگر به جای آن پاسهای دقیقی میدهند. بازیکنان مختلف تکنیک متفاوتی دارند، پس انتخاب فقط یک بازیکن کار دشواری است. تو یا وین رونی، کدام با تکنیک تر هستید؟ فکر می کنم بازیکنان متفاوتی هستیم. هیچ شکی در این نیست که وین رونی بازیکن بزرگ و با استعدادی است.او تکنیک انفرادی خودش را دارد، من هم مال خودم را. ما سعی می کنیم خودمان باشیم. حقه ها و دریبل هایت را خودت طراحی می کنی یا از دیگران الگو می گیری، مثلا رونالدینیو؟ نه.دریبل هایم به وسیله خودم طراحی می شود نه دیگران . این حرکت ها حاصل سالها تلاش من در جلسات تمرینی اس که حالا در زمین می بینید.سعی میکنم روی آنها کار کنم و در زمین به طور طبیعی و ذاتی آنها را اجرا کنم.اما بعضی از بازیکن ها می بینند که بازیکن دیگری حرکتی خوبی انجام می دهد و سعی می کنند از او تقلید کنند، اما این روش من نیست. من تلاش میکنم خودم را پیدا کنم نه این که تقلید کنم. دریبل هایت را از کی شروع کردی؟ دریبل هایم از زمانی آغاز شد که خیلی کم سن و سال بودم این حرکت ها در طول سال ها تکمیل شده اند. سال به سال پیشرفت می کنم. فقط می خواهم بهتر و بهتر شوم و تکنیک های بیشتری یاد بگیرم. می دانی بهترین زمان بری دریبل زدن در طول بازی چه موقعی است؟ در طول بازی بعضی از مواقع سخت است که از این حیله ها استفاده کنید، ولی وقتی تیم جلو است کارها آسان تر پیش می رود. در آن زمان آرام تر هستیم و این حیله ها بیشتر به کار می آید. بعضی از مواقع هم کارها خوب پیش نمی رود. آیا تو در تمرین روی این حرکت ها تمرین می کنی؟ بعد از تمرین من کمی دورتر می ایستم و روی دریبل ها و خیلی چیزهای دیگر کار میکنم تا بتوانم آن را در بازی به کار بگیرم. می دانی بهترین زمان بری دریبل زدن در طول بازی چه موقعی است؟ در طول بازی بعضی از مواقع سخت است که از این حیله ها استفاده کنید، ولی وقتی تیم جلو است کارها آسان تر پیش می رود. در آن زمان آرام تر هستیم و این حیله ها بیشتر به کار می آید. بعضی از مواقع هم کارها خوب پیش نمی رود، ولی همیشه تمام تلاشمان را می کنیم تا تیم به پیروزی برسد. وقتی منچستر قصد خرید تو را داشت چه احساسی داشتی؟ احساس خاصی داشتم، چون علاقه تیمی مثل منچستر یونایتد به من یکی از لحظات فوق العاده در تمام عمرم به شمار می رود، باشگاهی که یکی از بهترین تیمی جهان است هیچ وقت آن لحظه را فراموش نمی کنم. یونایتد برای جذب تو 12 میلیون پوند پرداخت کرد آیا این مبلغ زیاد برای خرید تو اشتباه است؟ نه. من فکر می کنم منچستر مرا برای ترمیم تیمش آورد تادر اینجا پیشرفت کنم البته نه اینکه پول برایم مهم نباشد ام مهمتر از آن تیم است. تو صاحب پیراهن شماره 7 هستی دقیق مثل دیوید بکام زمانی که اینجا بود... اگر به گذشته نگاه کنید، همه بازیکنانی که این پیراهن را می پوشیدند یک پدیده بودند! این یک مسئولیت بزرگ است و باید کارم را به خوبی انجام دهم تا در آینده به یاد آورده شوم. از ماندن در منچستر چه احساسی داری؟ احساس خوبی دارم پیش از اینکه به منچستر بازگردم. می خواستم این تیم را ترک کنم اما مسئولان باشگاه به حمایت هایشان من را از تصمیم خود منصرف کردند و سبب شد تا شرایط خود را به دقت مورد بررسی قرار دهم و بدین ترتیب تصمیم به ماندن گرفتم و فکر می کنم این بهترین تصمیم زندگیم بود. امیدوارم موفقیت های ما به همین ترتیب ادامه داشته باشد و این فصل ، فصل خوبی برای ما باشد. تا کی در یونایتد می مانی؟ دقیقا نمی دانم شاید 1 سال شاید 2 ،3 ،4 یا ده سال و شاید هم تا پایان دوران فوتبالم اما تنها چیزی که از آن مطمئنم این است که منچستر باشگاه ایده آل من است . میخواهم نام من در این باشگاه جاودانه بماند و روزی شاهد ورود هم تیمی های ملی خود در این باشگاه باشم. آیا از رایان گیگز چیزهایی یاد می گیری؟ بازی کردن کنار گیگز عالی است. او بازیکن بزرگی است و یک انسان بزرگ.او از وقتی که به اینجا آمدم به من کمک زیادی کرده است. سابقه او در منچستر یونایتد درخشان است و کسی است که می شود از او چیزهای زیادی آموخت. همیشه سعی می کنم از بهترین ها چیزهای زیادی یاد بگیرم و رایان گیگز به این جمع تعلق دارد. بهترین دفاعی که مقابل او قرار گرفته ای چه کسی است؟ در انگلیس مدافعان بسیار خوبی حضور دارند و این انتخاب دشواری است. من در برابر اشلی کول در آرسنال بازی کرده ام به نظر من او بازیکن بسیار خوبی است. تماشاگران در اولدترافورد راجع به تو چه می گویند؟ اولدترافورد واقعاً لذّت بخش است و همیشه هم این طور بوده است. به نظر من بهترین ورزشگاه این کشور است و یکی از معدود ورزشگاههایی که میشه پر می شود. بازیکنان یونایتد در اولدترافورد احساس خوبی دارند چون جو آنجا باعث میشود بهتر بازی کنید. و تو از تماشاگران رقیب القاب زیادی می گیری! این کاملا عادی است. منچستر یونایتد یکی از بهترین و مشهور ترین تیم های جهان است و این طبیعی است وقتی به خانه حریفان می روید، تماشاگران سعی کنند شما را با مشکل مواجه کنند تا بد بازی کنید. اما ما با چنین شرایطی آشنا هستیم و با تجربه ای که اندوخته ایم ، نمی گذاریم در کارشان موفق شوند. دیگران درباره کریستیانو چه می گویند؟ *** کارلوس کوئیروز دستیار سر آلکس فرگوسن در منچستر گفت کریستیانو رونالدو می تواند بهترین بازیکن دنیا شود. او باید مقابل تیمی از کشورش قرار بگیرد و آخرین بازی او در آن جا با فاجعه همراه بود و حالا کوئیروز می گوید:«وقتی با بازیکنان جوان کار می کنید، کارتان این است که به آنه بگویید یا مجبور شان کنید بعضی از کارهای خاص را انجام دهند. مساله این است که باید وادار شان کنید به زندگی، اصول و ارزش ها فکر کنند، به آنها بیاموزید به خودشان فکر کنند و جواب درستی برای تمام این پرسش ها بیابند. می خواهید تعادلی بین نحوه بازی ، حرف هایی که می زنند ، دوستانی که دارند ، هر چیزی درباره ی بازی ، بیرون یا درون زمین ، به وجود بیاورند. در قبال کریستیانو همیشه تلاش کرده ام تا شور و انگیزه ویژه ای در او ایجاد کنم تا نه در میان بهترین های دنیا باشد، بلکه بهترین بازیکن دنیا شود. او می تواند این کار را انجام دهد، و من تردیدی ندارم. » او در پایان افزود:«او بازیکن با انگیزه و با استعدادی است وجود جوانی او بازی های بسیار خوبی برای منچستر و پرتغال انجام می دهد و امید زیادی به درخشش او در لیگ برتر و لیگ قهرمانان دارم و بدون شک با گلزنی های او می توانیم افتخارات خوبی به دست آوری نام:رونالدو آسيس دوموربرا(رونالدينهو) القاب:ال ماسترو،گوچو،دنيو،روني،وان ماگو مليت:برزيلي تاريخ تولد:21 مارس 1980 محل تولد:پورتو آلگرا قد:181 سانتي متر وزن:78 کيلو تيم کنوني:اث ميلان عکس خانوادگی باشگاه هاي پيشين:گرميو برزيل تا 2001،پاري سن ژرمن فرانسه تا 2003 ودر نهايت بارسلونا افتخارات ملي:قهرماني جهان با برزيل در سال 2002؛قهرماني در جام کنفدراسيون ها در سال 2005؛آقاي گلي جام کنفدراسيون هاي سال 2001؛ قهرماني و آقاي گلي در سال 1997 در تيم زير 17 ساله هاي برزيل افتخارات باشگاهي:2 بار قهرماني با بارسا در لاليگا و سوپر جام اسپانيا؛ قهرماني در جام باشگاههاي اروپا با بارسا و در سال 2006 ديگر افتخارات:بهترين بازيکن جهان به سال هاي 2004 و 2005؛بهترين بازيکن اروپا به سال 2005 سخنان بازيکنان سالهاي دور بارسا در مورد بردن توپ طلاي اروپا توسط رونالدينيو: ميشل پلاتينى ايران ورزشى - رونالدينيو فوتبال را زيباتر و هنرمندانه تر مى كند. او خوشبختى را به همه هديه مى كند و خنده اش او را زيباتر مى كند. با وجود رونالدينيو، فوتبال يك بازى و يك هنر است و اين همان تعريفى است كه من دوست دارم. او نه تنها درخششى فردى دارد، بلكه به فكر همه است. او پاسورى هنرمند است و فقط دريبل نمى زند. چرا كه بازيكنانى را ديده ام كه خوب دريبل مى زنند و شيرين كاري مى كنند، ولى پاس دادن بلد نيستند. آنها به درد سيرك مى خورند. رونالدينيو اما براى فوتبال ساخته شده است. ژان پيرپاپن رونالدينيو آخرين جادوگر است، نابغه اى پا به توپ. به علاوه او خيلى متواضع است. او از بازى لذت مى برد و تماشاگران روى سكوها را به وجد مى آورد. او يك خنده دلنشين است. به دليل پاس هاى فوق العاده اى كه مى دهد، خيلى دوست داشتم كه در كنار او بازى كنم. زين الدين زيدان آفرين به رونالدينيو، او شايسته توپ طلا بود. او فصلى فوق العاده را پشت سر گذاشت. لوييز فيگو رونالدينيو بازيكنى است كه در آن واحد حركاتى انفرادى و گروهى انجام مى دهد، درست مانند بارسا كه اين روزها فوق العاده بازى مى كند. تماشاگران از ديدن اين نمايش لذت مى برند و اين خيلى به نفع فوتبال است كه او جايزه را مى برد. يوهان كرايف رونالدينيو خوب بازى مى كند چون بازيكن بارسلونا است، چون نبايد انرژى اش را در كارهاى دفاعى صرف كند. تيم او تهاجمى بازى مى كند و او توپ هاى زيادى در اختيار دارد. رونالدينيو وقتى خوب باشد بارسا نيز خوب است و بالعكس. او شايسته اين توپ طلا است. او نمايش فوق العاده اى ارايه مى كند و همه از نمايش او لذت مى برند. او نشان داده كه چه كارهايى بلد است. هر حركت او خطرساز است و مردم همين را مى خواهند. اميدوارم كه او عصر جديدى رقم بزند. هريستو استويچكوف همه خوشحال اند كه چنين بازيكنى برنده توپ طلا شده است. رونالدينيو زمانى كه افراد حاضر در مراسم را ديد، فهميد كه چه عنوان ارزشمندى را به دست آورده است. فقط و فقط ستارگان دنياى فوتبال كه براى تبريك به او به پا خاستند. اين حتى باشكوه تر از زمانى است كه صدهزار تماشاگر نوكمپ تو را تشويق مى كنند. رونالدينيو در اين سطح بازى مى كند، چون در بارسا است و فرانك رايكارد به او بازى مى دهد. فراموش نكنيد كه بارسلونا كارخانه ستاره سازى است. از لوييس سوارز تا كرايف، ريوالدو و من. متأسفم كه ما در يك دوره نبوديم. در فوتبال امروز، تنها اوست كه مى تواند در زمين چنين كارهايى بكند. ======================== قسمت اول:والدين رونالدينهو وقتي بخاطر يافتن کار به پورتو آلگرا مهاجرت کردند رونالدينهو به دنيا آمد.پدرش يک جوشکار بود ولي بعد ها خدمتکار ورزگاه گرميو شد و همين سبب شد تا اين خانواده مشهور شوند و برادر رونالدينهو زير نظر تيم هاي ايتاليايي قرار گيرد اما با وجود علاقه ي برادر روني باشگاه برزيلي از اين انتقال ممانعت کرد.بعد ها باشگاه براي دلجويي استخر خانه ي رونالدينهو رو کرايه کردند و به آنها پول خوبي دادند،همان استخري که بعد ها رونالدينهو رو به يک يتيم تبديل کرد.پدرش در اين استخر غرق شد.رونالدينهو که شاهد صحنه ي غرق پدر بوده،هر بار پس از گلزني نگاهي به آسمان مي کند و به پدر درود مي فرستد.رونالدينهو که جاي خالي پدر رو بيناست مي گويد:«بزرگ ترين حسرت من اينه که چرا پدر من زنده نيست تا شاهد اين موفقيت هايم باشه.»حال به طور حتم پدر از پسرش راضي است چون وي سلطان فوتبال است.رونالدينهو با لبخندش روي فوتبال جهان سايه انداخته.روني در اين مورد ميگه:«از لحاظ ظاهري دنبال شادي هستم ولي از لحاظ باطني به دنبال شادي هستم که از کودکي بدنبال آن بوده ام.» عشق و علاقه ي روني به فوتبال،از فوتبال ساحلي و فوتسال آغاز شد و بعد ها روني تصميم گرفت که به فوتبال مدرن رو بياورد و همين سبب شد تا خلاقيت هايش رو از همون دوران نوجواني نشون بده.وي در يه بازي محلي تونست با تيمش 23بر صفر برنده ي بازي بشه.وي آن موقع 13 سال داشت و جالبه بدونيد که هر 23 گل اون بازي رو خود رونالدينهو زد.اين علاقه سبب مي شد که وي گاهي فوتبال بازي کردن رو به مدرسه رفتن ترجيح بده.همين علاقه سبب شد تا در تيم ملي فوتبال زير 17 ساله هاي برزيل در سال 1997 حضور يابد.اين جام جهاني زير 17 ساله ها در کشور مصر برگزار شد و آن دوران بسيار عالي براي روني سپري شد.رونالدينهو با دو گل خود از نقطه ي پنالتي هم آقاي گل آن رقابت ها و هم قهرمان آن مسابقات شد. سلطان فوتبال در دوران کودکي با سگ خود در خانه فوتبال بازي مي کرد و دائم از مادرش بخاطر شکستن اسباب و اثاثيه ي خانه کتک مي خورد.اما ديري نگذشت که اين پسر به مقامي بلند بالا رسيد.علاقه اش به فوتبال خياباني و تکنيک هاي فوتبالي سبب شد تا وي به تيم گرميو راه يابد.اين براي اين بازيکن يک افتخار بود و اين باعث شد تا پيشرفت فوق العاده اي در فوتبالش ايجاد شود يا به گونه اي تحولي در زندگي فوتبالي اش ايجاد شود. بهترين بازيکن اروپا در سال 2005؛و بهترين بازيکن جهان در سال 2004 و 2005،چنان بازيکني بود تا اين که مارادونا وي رو جانشين خود ياد کرد.کارکا روني رو بهترين مرجع کامل از يه فوتباليست اعلام کرد.اين شگفت سبب شد تا روماريو وي رو اسطوره ي دوم برزيل بعد از پله نام نهد. ============================ قسمت دوم:در سال 1998 اولين بازي حرفه اي رونالدينهو در گرميو انجام شد و مورد توجه مربيان و بزرگسالان برزيل قرار گرفت.در سال 1999 اولين بازي ملي خود رو برابر لتوني انجام داد و در کوپا امريکا اولين گل ملي خود رو در برابر پاراگوئهبه ثمر رساند و در نهايت با برزيل قهرمان کوپا امريکا شد.در جام کنفدراسيون ها در سال 2001 با 6 گل آقاي گل اين رقابت ها شد.هرچند فرانسه قهرمان آن جام شد.طولي نکشيد که دو تيم ميلاني و دو تيم محبوب اسپانيايي يعني رئال و بارسا خواهان او شدند اما مسئولان گرميو نمي خواستند او رو از دست بدهند که ناگهان در همان سال رونالدينهو به پاري سن ژرمن پيوست.اما با مشکلات ايجاد شده بين گرميو و اين تيم فرانسوي در مورد انتقال اين بازيکن به پاريس؛فيفا راي اعلام کرد که رونالدينهو تا رفع شدن اين مشکلات بايد نيمکت نشين باشد. در اولين فصل حضور در اين تيم 4 گل زد و تيمش نيز در ليگ فرانسه چهارم شد.در سال 2002 به افتخاري بزرگ رسيد و با برزيل قهرمان جام جهاني 2002 شد.همان جامي که هنوز گل روني در مقابل انگليس و ديويد سيمن بعنوان يکي از برترين گل ها شناخته مي شود.در همين سال تيم هاي بزرگي خواهان اين ستاره شدند ولي پاري سن ژرمن سعي در نگه داشتن وي را داشت.يک فصل همين گونه گذشت و پاري سن ژرمن در لوشامپيونا يازدهم شد و رونالدينهو مجبور به ترک فرانسه شد.مبلغ وي براي پاري سن ژرمن مود نياز بود و روني مي بايست از ميان منچستر يونايتد و رئال و بارسا يک تيم رو انتخاب مي کرد و روني هم عشق خود رو به بارسا نمايان کرد و با اين که رئال 5/8 و منچستر يونايتد5/3 ميليون پوند بيشتر از بارسا به او پيشنهاد داده بودند؛ با در آمد هفتگي 57000 پوند(تا سقف 100000)به بارسا پيوست. در نيم فصل حضور در بارسا به مقامي جز 12 نرسيد ولي بارسا ناگهان در نيم فصل دوم متحول شد و به مقام نايب قهرماني رسيد. بد اخلاقي روني در ابتداي حضور در اروپا: مي دانيد که روني در دو سالي رو که در پاري سن ژرمن به سر برد روزگار خوشي رو نداشت و مدام با لوئيس فرناندز درگيري داشت و در يکي از بازي هاي جام يوفا حاضر نشد از زمين بيرون بيايد و تعويض شود.وي همچنين سر وقت در تمرينات اين تيم حاضر نمي شد و به فوتبال ساحلي مي پرداخت. لوئيس فرناندز سرمربي پيشين پاري سن ژرمن در مورد اخلاق روني مي گويد:«زندگي روني مطابق با استانداردهاي يه ورزشکار جهاني نيست.وي زماني رو که در پاري سن ژرمن بود هرکاري که دوست داشت مي کرد و او سبب شد تا ما يازدهم بشيم.»البته رونالدينهو هم در اين تيم فرانسوي در پست ايده آلش بازي نمي کرد و بيشتر در نوک خط حمله و هافبک کناري به کار مي رفت.خود روني در مورد اين وضعيت مي گويد:«من دوست دارم توپ هر لحظه با پاهام تماس داشته باشه و به عنوان بازيگردان تيم کار کنم.» رونالدو ده آسيس موريرا (زاده? 21 مارس 1980 در پورتو آلگره، برزيل) فوتباليست مشهور برزيلي است كه بيشتر با نام رونالدينيو گائوچو يا تنها «رونالدينيو» شناخته ميشود. رونالدينيو در زبان پرتغالي به معني «رونالدوي كوچك» است و جهت تميز دادن او از رونالدو استفاده ميشود. رونالدينيو در حال حاضر در بارسلوناي اسپانيا بازي ميكند و با اين تيم به قهرماني ليگ اسپانيا (2 بار) و جام قهرمانان اروپا رسيده است. او تا بحال دو بار از سوي فيفا به عنوان بهترين بازيكن سال برگزيده شده است. او در ضمن از موفقترين بازيكنان تيم ملي برزيل است و با اين تيم به قهرماني جام جهاني 2002 رسيده است. سابقهي فوتبال تيم ملي برزيل رونالدينيو در تيم زير 17 سال برزيل شركت داشت و در جام جهاني زير 17 سال مصر 1997 براي برزيل به ميدان آمد و درخشيد. رونالدينيو اولين بار در 19 سالگي و در 1999 به تيم ملي بزرگسالان برزيل دعوت شد و در 26 ژوئن آن سال براي اولين بار مقابل لاتويا به ميدان آمد. اولين تورنمنتي كه او در آن شركت داشت جام ملتهاي آمريكاي جنوبي 1999 بود كه او در اولين بازي خود در آن (در مقابل ونزوئل?) گلي را به ثمر رساند و در پيروزي برزيل نقش داشت. رونالدينيو در فتح جام جهاني 2002 توسط برزيل نيز نقش داشت و مشخصا در مرحلهي يك چهارم نهايي از روي ضربهي آزاد و از فاصلهي 25 متري دروازهي انگلستان را گشود. او در همان بازي به علت خطا روي دني ميلز اخراج شد و نيمه نهايي را از دست داد اما مجدداً در فينال به ميدان آمد و در پيروزي دو بر صفر مقابل آلمان و فتح جام شركت داشت. در 9 ژوئن 2005 او به عنوان كاپيتان تيم ملي برزيل در مسابقات جام كنفدراسيونها شركت كرد و به همراه برزيل فاتح آن مسابفات شد. فينال آن بازيها بين آرژانتين و برزيل بود كه به پيروزي 4-1 برزيليها انجاميد و رونالدينيو بهترين بازيكن اين ديدار شناخته شد. رونالدينيو در تيم برزيل براي جام جهاني 2006 حضور دارد و انتظار ميرود از بهترين بازيكنان اين تيم و كل جام باشد. باشگاهي گرميو رونالدينيو فوتبال حرفهاي را از تيم جوانان گرميو (در شهر پورتو آلگره) شروع كرد. اولين مربي او لوئيس فيليپ اسكولاري بود كه بعدها در فتح جام جهاني 2002 نيز مربي او شد. او براي اولين بار در جام باشگاههاي آمريكاي جنوبي در تيم بزرگسالان به دنيا آمد و سبك بازي، شم گلزني، و قدرت كنترل توپ توسط او به شهرتش انجاميد و نهايتا در 1999 در سن 19 سالگي به تيم ملي برزيل دعوت شد. او در سال 2001 درصدد جدايي از گرميو بود و از بسياري از باشگاهها بخصوص باشگاههاي انگليسي پيشنهاد داشت. عليرغم تمام اين پيشنهادات (و براي مثال پيشنهاد باشگاه ليدز با رقمي نجومي) او به ليگ فرانسه رفت و با پاري سن ژرمن قراردادي پنج ساله بست. پاري سن ژرمن در 2001 رونالدينيو از گرميو جدا شد و به پاري سن ژرمن پيوست. او در پاري سن ژرمن با مربي، لوئيس فرناندز، مشكلاتي داشت و مربي مدعي بود كه او بيش از حد درگير ذرق و برق پاريس و مسائل حاشيهاي است. پس از جام جهاني و درخشش ويژهي او رونالدينيو مورد پيشنهادات بسيار قرار گرفت و بالاخره در 2003 قصد جدايي خود را اعلام كرد. نتيجتا باشگاههاي بزرگ جهان همگي شروع به ارائهي پيشنهادهاي خود كردند. منچستر يونايتد و بارسلونا مهمترين پيشنهاددهندهها بودند. سربازان كاتالونيا==== بارسلونا ==== در 19 ژولاي 2003 رونالدينيو با مبلغ 18 ميليون پاوند به بارسلونا پيوست. خوان لاپورتا، رئيس وقت بارسلونا، ابتدا قول آوردن ديويد بكهام را به هواداران داده بود اما پيوستن بكهام به رئال مادريد او را بر آن داشت كه به دنبال رونالدينيو برود و نهايتا از سد رقبايي چون منچستر يونايتد گذاشت و رونالدينيو را جذب كرد. بدين ترتيب رونالدينيو در ميان بازار شايعات به باشگاهي پيوست كه قبلا برزيليهاي بسياري را در پرورش داده بود: اواريستو، روماريو،رونالدو و ريوالدو. رونالدينيو از همان ابتدا هنر خود را در بارسلونا نيز نشان داد. او در بازي تداركاتي مقابل آث ميلان گلي به ثمر رساند و از پايههاي پيروزي 2 بر صفر تيمش بود. اين اولين گل او براي بارسلونا بود. او در اولين فصل حضورش در لاليگا به همراه بارسلونا به نايب قهرماني آن رسيد.در 20 دسامبر 2004 رونالدينيو از سوي فيفا به عنوان بازيكن برگزيدهي سال انتخاب شد و در اين راه تيري آنري و آندري شوچنكو را مغلوب كرد. در 19 نوامبر 2005 هنرنمايي رونالدينيو و به ثمر رساندن دو گل از سمت او بود كه باعث پيروزي سه بر صفر بارسلونا مقابل رئال مادريد شد. رونالدينيو در سال 2004 و 2005 به خوبي براي تيمش به ميدان رفت و به عنوان بهترين بازيكن اروپا و بهترين مهاجم جام قهرمانان اروپا انتخاب شد. رونالدينيو سومين فوتباليست برزيلي تاريخ است كه عنوان بهترين بازيكن سال اروپا را به دست ميآورد. او در 19 دسامبر 2005 دوباره به عنوان بهترين بازيكن سال انتخاب شد و اين عنوان را از فرانك لمپارد و ساموئل اتوو ربود. رونالدينيو در سال 2006 نيز در جام قهرمانان اروپا براي بارسلونا به ميدان آمد. در 7 مارس 2006 او در بازي برگشت مقابل چلسي (در نوكمپ) انتقام سال گذشته را با به ثمر رساندن يك گل در تساوي يك بر يك مقابل چلسي گرفت. اين تساوي باعث صعود بارسلونا به يك چهارم نهايي بازيها شد. جلوهي ديگر رونالدينيو در 18 آپريل 2006 و بازي رفت نيمهنهايي مقابل آث ميلان بود كه رونالدينيو با پاس خود، پايهگذار تك گل بازي توسط لودويك ژولي شد. بازي برگشت نيز بدون گل تمام شد تا رونالدينيو به همراه بارسلونا به فينال بازيها راه پيدا كند. در اين ميان در 3 مي 2006 بارسلونا با شكست دادن يك بر صفر سلتاويگو قهرمان ليگ اسپانيا شد و رونالدينيو نيز اين افتخار را به كارنامهاش افزود. تنها چند هفته بعد، در 17 مي 2006، بارسلونا به فينال جام باشگاههاي اروپا رفت و آنجا آرسنال را 2 بر يك مغلوب كرد. رونالدينيو اين فصل را با مجموع 25 گل تمام كرد كه تابحال بهترين ركورد او است. اطلاعات بيشتر در سربازان كاتالونيا زندگي شخصي مادر رونالدينيو، ميگوئلينا، سابقا فروشندهي خانهبهخانه بوده است و اكنون پرستار است. پدر او،ژائو، كارگر كشتي بود و در ضمن فوتباليست آماتوري براي تيم كروزيرو(در موردشغل پدرش بين علما اختلافه واقعا نميدونم كدومش درسته). ژائو هنگام هشت سالگي رونالدينيو هنگام شنا در استخر خانوادگي دچار حملهي قلبي شد و درگذشت. برادر بزرگ رونالدينيو، روبرتو، در سطح حرفهاي و براي باشگاه گرميو بازي ميكرد اما مصدوميت باعث شد فوتبال را كنار بگذارد. او در حال حاضر مدير برنامههاي رونالدينيو است. رونالدينيو با خاناينا ناتيل ويانا مندس، رقاصهاي كه سابقهي شركت در برنامهي تلويزيوني "دومينگائو ده فائوستائو" را داشت، ازدواج كرد و در 25 فوريه 2005 صاحب اولين فرزند خود از خاناينا شد و او را به ياد پدرش ژائو نامگذاري كرد. رونالدينيو در ضمن از طرفداران پر و پا قرص موسيقي برزيلي است و با دوستانش طبل مينوازد و آواز ميخواند. نام : ريکاردو ايزاکسون داس سانتوز ليته کاکا تولد1982/4/22 محل تولد:برازيلياي برزيل قد:۱۸6 وزن:۷۳ نام پدر : بوسکو ايزاکسون پريرا ليته مهندس راه و ساختمان نام برادر: رودريگو ايزاکسون داس سانتوز ليته فوتباليست در تيم ريميني سری ب ایتالیا متاهل و نام همسرش کارولين سليکو (caroline celico) دين: مسيحي پروتستان(گرایش به دین اسلام شایعه بود( رنگ مورد علاقه: سفيد فیلم مورد علاقه:گلادیاتور.تروی کتاب مورد علاقه: انجيل باشگاه فعلي: رئال مادريد پست سازمانی: هافبک تهاجمی، مهاجم کاذب آغاز کار ریکاردو کاکا ریکاردو جذاب ترین بازیکن تاریخ فوتبال برزیل در سال۱۹۸۲ (27 سال پیش) در برازیلیای برزیل به دنیا امد.برخلاف همه ستارگان برزیلی که زندگی سخت و رقت باری در کودکی داشتند کاکا در یک خانواده کاملا مرفح بزرگ شد و هیچ سختی در زمانی کودکی نکشید.پدرش مهندس عمران بود و پس از وی صاحب پسر دیگری نیز شد که او را رودریگو نام گذارد. لقب کاکا را رودریگو به وی داد.او نمیتوانست ریکاردو صدایش بزند به او کاکا می گفت و این اسم روی او ماند و با این اسم در دنیا شناخته شد.(<کاکا در زبان پرتغالی به معنی معجزه یاجادوست>). کاکا در 18 سالگی وقتی به خانه ی مادر بزرگش رفته بود در استخر روي دايو پرش يک لحظه تعادلش رو از دست داد و با کناره ي استخر برخورد کرد که در اثر اين برخورد شش مهره ي ستون فقراتش شکست،و این به معنای پایان آرزوی فوتبالیست شدن او بود! اما به گفته خودش عیسی مسیح معجزه کرد و ریکاردو سلامت خود را بدست آورد. از آن زمان بود که رودریگو برادر بزرگتر را کاکا صدا کرد. هر دو برادر فوتبالیست شدن را نهایت رویاهای کودکی می دیدند.<<در حال حاضر رودریگو پس از حضور در تیم جوانان میلان، هم اکنون در تیم دسته دومی ریمینی ایتالیا بازی می کند و لقب دیاگو را برای خود انتخاب کرده است.>> ریکی نوجوان که با این اسم بین هم تیمی هایش نامیده می شود از تیم محلی آلفاویل شروع می کند، ریکاردوی 7 ساله با این تیم به فینال بازی های محلی می رسد و خیلی زود توسط استعدادیابان باشگاه مشهور سائوپائولو شناسایی می شود. آغاز فوتبال حرفه ای با سائوپائولو هشت سالگی ریکی خوش یمن بود. او به آکادمی فوتبال سائوپائولو می پیوندد و در کنار تحصیل بصورت کلاسیک فوتبال می آموزد. 7 سال بعد در سن پانزده سالگی نخستین قرارداد حرفه ایش را با سه رنگها – لقب سائوپائولو- می بندد. بلافاصله بهمراه تیم نوجوانان باشگاه قهرمان جام کوپا دو جونویل می شود. از ژانویه 2001 با تیم جوانان سائوپائولو در 27 بازی ظاهر شده و 12 گل به ثمر می رساند. با این درخشش خیلی زود به تیم اول باشگاه راه می یابد و نقشی تعیین کننده پیدا می کند، اوج این طلوع در فینال جام منطقه ای ریو- سائوپائولوست که کاکای جوان بعنوان بازیکن جانشین وارد مسابقه شده و با زدن 2 گل، بازی یک بر صفر باخته به تیم بوتافوگو را تبدیل به پیروزی و قهرمانی تیمش می کند، حالا همه ریکاردوی جوان را می شناسند. در همان فصل 10 گل در 22 بازی انجام داده برای تیم اول باشگاه در کارنامه اش ثبت می شود. حتی حادثه تلخ شکستگی مهره های ستون فقرات نیز نتوانست مسیر سرنوشت ریکی را عوض کند بلکه او را تبدیل به کاکا کرد و در 58 بازی برای سائوپائولو 23 بار گلزنی کرد. کاکای جوان خیلی زود توسط باشگاه های اروپایی رصد شد. کاکا در یک بازی دوستانه و در مقابل تیم رئال مادرید بود که در قالب تیم منتخب ستارگان جهان به میدان رفته بود و با گلی که به ثمر رسوند خودش رو به فوتبال جهان معرفی کرد. درخشش در اروپا با آ.ث میلان کاکا سال 2003 به اروپا رسید. با مبلغ 5/8 میلیون یورو به سرخ و سیاه پوشان میلان پیوست. کمتر از یکماه به تیم اول میلان راه یافت و نخستین بازی در سری A در مقابل آنکونا قرار گرفت که با پیروزی دو بر صفر میلان همراه شد و این آغاز فصلی رویایی برای کاکا بود. در30 بازی، ده گل به ثمر رساند و همراه روسونری ها قهرمان اسکودتو و سوپرجام اروپا شد. آن روزها کاکا وظیفه پشتیبانی از مهاجم اول تیم یعنی آندری شوچنکو را بعهده داشت و با پاس های طلایی بارها باعث گلزنی شوا شد. فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 5-2004 بدترین خاطره کاکا در میلان بود، جاییکه یاران وی بازی سه هیچ برده را در پنالتی به لیورپول باختند ولی بازهم کاکا بعنوان بهترین هافبک تورنمنت انتخاب شد. سال 2006 با هت تریک های پیاپی برای کاکا همراه بود. 9 آوریل در لیگ ایتالیا مقابل کیوو هت تریک کاکا آغاز شده و در لیگ قهرمانان برابر اندرلخت بلژیک ادامه می یابد. با جدایی شوچنکو در فصل 7-2006 به قصد چلسی، وظیفه کاکا در تیم سنگین تر می شود و بین خط هافبک تا حمله و گلزنی گسترش پیدا می کند. در همان زمان با درخشش در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر منچستریونایتد و به ثمر رساندن دو گل حساس برای روسونری، میلان را به فینال رهنمون می کند. و بالاخره وقت انتقام فرا می رسد، 23 ماه می 2007 فینال با لیورپول تکرار می شود. گلی نمی زند ولی پاس گل دوم را برای اینزاگی مهیا می کند و شیرینی قهرمانی اروپا را همراه با انتقامی سخت از قرمزهای آنفیلد می چشد. زیبایی های سال 2007 برای کاکا در 30ام اوت ادامه می یابد، وی بعنوان بهترین بازیکن و فوروارد اروپا انتخاب می شود. 5 اکتبر بهترین بازیکن سال فیفا هم کاکاست و در دوم دسامبر2007 با دریافت بالن د اور – توپ طلای فرانس فوتبال- جلوتر از کریستیانو رونالدو،افتخاراتش را تکمیل می کند. اما فصل 8-2007 برای او با افت محسوسی همراه است و دلیل آن هم بی گمان افت کلی آث میلان است که درگیر پرونده رسوایی تبانی در ایتالیا می شود و کسر امتیاز از این تیم کمر روسونری را می شکند و همین عوامل بر بازی تمام ستاره های تیم از جمله کاکا هم تاثیر می گذارد. در 29 فوریه 2008 قرارداد خود را تا سال 2013 با میلان تمدید می کند ولی ... کارنامه ملی با برزیل همچنین کارلوس آلبرتوپریرا سرمربی تیم ملی برزیل درتوصیف کاکا او را یکی از بهترین ستارگان کشورش در 50 سال اخیر می داند حاشیه ها و زندگی شخصی کارولین اضافه بر پرتغالی که زبان مادریشه به زبان های انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی،ایتالیایی مسلطه .!.!.!. همچنین کاکا در مصاحبه با مجله نوولا ۲۰۰۰ ازدواج با کارولین را بهترین تصمیم خود بعد از پیوستن به میلان عنوان کرد گفت:برزیل،ميلان و کارولین به همراه خانواده ام زیباترین چیزها در زندگی ام هستند و آنها را عاشقانه دوست دارم.۲۳ دسامبر بی نظیرترین روز زندگی ام بود.خوشحالم که در شهر سائوپائولو با کارولین ازدواج کردم.من و کارولين مدت زيادى است که همديگر را مىشناسيم و هميشه او را دوست داشتهام. کارولين درس مىخواند و به تازگى هم در زمينه طراحى لباس با جورجو آرمانى که از دوستان خانوادگى ما به حساب مىآيد کار مىکند. او استعداد زيادى دارد و مطمئن هستم در راهى که پيش گرفته موفق خواهد شد. خوشحالم در کنار کارولين زندگى مىکنم. ریکاردو کاکا طرقدار تیم فراری است.به عقیده او فراری بی رقیب ترین تیم اتومبیل رانی در جهان است.کاکا از زمانی که آیرتون سنا در آن عضویت داشت عاشق این تیم بوده.با اینکه سن کمی داشته ولی او را خیلی دوست داشته است.او معتقد است برای برزیلی ها سنا یک قهرمان ملی است.به عقیده او شوماخر، باريچلو و آلونسو از بهترین رانندگان فرمول یک جهان هستند.او همچنین والنتینو روسی را جسورترین راننده ای می داند که تا به امروز روی پیست های موتورسواری دیده است.روسی یکی از دوستان نزدیک کاکاست.کاکا هم چندین بار مسابقاتش را از نزدیک دیده است.ولی چون رابطه خوبی با موتورسیکلت ندارد اصلا دوست ندارد جای روسی باشد.اما او را به خاطر مهارت هایش می ستاید. اتکا به خداوند و پیروی از مسیح از ویژگی های بارز کاکاست بطوریکه معمولا توصل جستن به عیسی بر روی تی شرت هایی که می پوشد نقش بسته است. اسپانسرهای تبلیغاتی کاکا که درآمد سرشاری را برایش به ارمغان می آورند، آدیداس، ژیلت، ارمنی و دولچه و گابانا هستند که رسما پشتیبانی مالی وی را برعهده دارند. کاکا در سال 2007 توسط مجله تایم جزء صد چهره تاثیرگذار بین مردم جهان انتخاب شد. کاکا در 13 ژانویه 2009 فرصت داشت تا با امضای قرارداد پیوستن به باشگاه منچسترسیتی به گرانترین فوتبالیست تاریخ مبدل شود. مبلغ این انتقال 100 میلیون پوند بود که با واکنش های گوناگونی روبرو شد. اومبرتو گاندینی رئیس باشگاه میلان اعلام کرد که درصورت توافق کاکا و من سیتی، روسونری مانع این انتقال نمی شود ولی این موضع گیری هواداران میلانی را بسیار خشمگین کرد که حتی باعث تجمعات اعتراض آمیزی در مقابل سان سیرو شد. کاکا اعلام کرد که اگر باشگاه او را نخواهد بفروشد، می ماند و از رویای کاپیتانی میلان در آینده گفت! سرانجام در 19 ژانویه سیلویو برلوسکونی نخست وزیر ایتالیا که مالک باشگاه میلان نیز است بطور رسمی این انتقال را مردود دانست و به ماجرا پایان داد. اما تابستان امسال با انتخاب مجدد فلورنتینو پرس به ریاست باشگاه رئال مادرید، روز سوم ژوئن طی یک اعلام غافگیرانه پیشنهاد 56 میلیون پوندی مادرید به میلان برای کاکا به اطلاع عموم رسید و 48 ساعت بعد تست پزشکی کاکا در اردوی تیم ملی برزیل انجام شد و با یک قرارداد 6 ساله به سپیدپوشان سانتیاگو برنابئو پیوست. رکورد انتقال کاکا فقط چند روز دوام داشت و با ترانسفر 80 میلیون پوندی رونالدو، مقام دوم گرانقیمت ترین بازیکن فوتبال را بدست آورد. بسیاری وی را بدلیل داشتن تکنیک برزیلی و قدرت بدنی اروپایی یکی از کاملترین بازیکنان حال حاضر جهان می دانند و حتی برخی از کارشناسان کاکا را در ردیف بزرگانی همچون پلاتینی، سوکراتس، زیکو و پله قرار می دهند. حال باید به انتظار بنشینیم و شاهد چالش جدید کاکا در تیم رئال مادرید باشیم. انشا الله در کارش موفق باشه مصاحبه و نظرات کاکا: چه تفاوت هایی بین برزیل واروپا در خصوص پرورش بازیکنان جوان وجود دارد؟ مسلماَ برزیل و مسایلی که دراین باشگاه وجود دارد با اروپا تفاوت های بسیار زیادی دارد .باشگاه های برزیل به دلیل این که استعدادهای زیادی در اختیار دارند از سیستم پرورش جوانان و نوجوانان بهتری بر خوردار هستند ومعمولاَ به دلیل مشکلات مالی بیشتر روی بازیکنان بومی تکیه می کنند اما احساس می کنم در ایتالیا بیشتر تیم ها حوصله پرورش بازیکنان بزرگ را ندارند وبیشتر ترجیح می دهند ستارگان جوان آمریکای جنوبی را خریداری کنند. دستمزدهایی که این روزها بازیکنان دریافت می کنند چگونه است؟ منصفانه یا بسیار نجومی؟ به نظرم با توجه به نقش بازیکنان در فوتبال منصفانه است. تماشاگران برای دیدن بازیکنان مورد علاقه شان به ورزشگاه ها می روند و حضور این ستارگان است که هم چنین دستمزدهایی پرداخت می شو د و من آ را به خوبی نمی دانم.NBA فوتبال را جذاب می کند. چه نوع موسيقى را دوست داري؟ روزهايى که در امیلان سپرى کردهاي چطور بوده است؟ تعطيلات را چگونه طی می کنی؟ نقش مدیر برنامه در موفقیت یک فوتبالیست چگونه است؟ هر بازیکنی که یک مدیر برنامه حرفه ای داشته باشد می نواند با خیال راحت تری به فوتبال ادامه بدهد. بسیار دشواراست که هم بتوان روی فوتبال ومسایل درون میدان وهم مسایل حاشیه ای تمرکز کرد وبه همین دلیل باید موضوعات مربوط به رقم دستمزد وانتقالات را به مدیر برنامه سپرد. بهترین نوع برخورد به رسانه ها و مطبوعات چیست؟ در فوتبال ارتباط مناسب با رسانه ها از اهمیت بسیار زیادی برخورداراست. این به معنی مصاحبه های هر روزه ممتعدد با روزنامه ها نیست اما نباید نقش رسانه ها را در فوتبال نادیده گرفت. بهترین راه حل این است که به صورت معقول وبدون هیچ حاشیه با رسانه ها ارتباط داشته باشیم. آیا بازیکنان امروز با مشکل تعداد بازی ها در یک فصل روبه رو هستند؟ چاره ای جز پذیرفتن این وضعیت نداریم. در فوتبال حرفه ای امروز باید با این مساَله کنار بیاییم. هرچند هم اگر تعداد بازیها کم باشد. ممکن است هیجان فوتبال بازی کردن از بین برود. در هر صورت نمی توانم به این سوَال پاسخ درستی بدهم. اگر بپذیرم تعداد بازیها بسیار زیاد وفشرده است باید مقامات اجرایی تصمیمی در این خصوص بگیرند. آیا دوپینگ مشکل بزرگ فوتبال امروز است. در این خصوص چه کاری می توان انجام داد؟ دوپینگ موضوعی خارج از کنترل نیست اما باید شرایط برخورد با آن بدقت بررسی شود. گاهی اوقات یک بازیکن از داروهای مجاز برای افزایش قدرت بدنی خود استفاده می کند اما با حاشیه وجنجال فراوان متهم به دوپینگ می شود. در هر صورت این موضوعی است که باعث زشت شدن چهره یک ورزشکار می شود وباید از بروز بیشتر آن جلوگیری کرد. _-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_ باشگاه-----------فصل----------------تعداد بازی-------تعداد گل زده رئال مادرید----2008-2009--------------؟؟؟؟---------------؟؟؟؟ میلان---------2007-2008--------------------------------------- میلان---------2006-2007--------------------------------------- 2009انتخاب به عنوان بهترین بازیکن جام کنفدراسیون ها در سال نام کامل: ديه ارماندو گو مارادونا مليت: آرژانتين متولد: 30 اکتبر1960 در بوئنوس آيرس پست: هافبک مياني - هافبک چپ تعداد بازي هاي ملي: 90 بازي از سال 1977 تا 1994 ميلادي افتخارات ملي: کسب مقام قهرماني جام جهاني 86 مکزيک و نايب قهرماني جام جهاني 90 ايتاليا، قهرماني جوانان جهان 79 نام ديه گو مارادونا در دنياي فوتبال بيش از آنکه به خاطر نبوغ و خلاقيت و بازي هاي استثنايي او بيايد، به دليل جنجال ها و اخباري است که از زمان بازيگري او در ناپل ايتاليا همواره حول و حوش اين بازيکن شاخص آرژانتيني بوده است. ديه گو يکي از بااستعدادترين بازيکنان نسل فوتبال جهان است که در خانواده يي فقير و پرجمعيت به دنيا آمد. فوتبال را در باشگاه آرجنتينوس جونيورز آغاز کرد و 15ساله بود که به تيم اول باشگاه پيوست. در حالي که تنها 17سال داشت به تيم ملي آرژانتين دعوت شد و در برابر مجارستان يک نيمه بازي کرد. قدرت بازي سازي، پاس هاي بلند و کوتاه ميليمتري، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبري تيم در ميانه ميدان، ضربه هاي ناگهاني و حياتي، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالي و بسياري از خصوصيات ديگر يک فوتباليست طراز اول در مارادونا جمع شده بود و اگر از نظر شخصيتي در حد مطلوبي بود بي ترديد در کنار بزرگان فوتبال دنيا يکي از ده مرد برتر فوتبال جهان نام مي گرفت. پس از آن که «سزار منوتي» مربي بزرگ تيم ملي آرژانتين ديه گو را به دليل اخلاق و رفتار ناپايدارش و ناپختگي دوران جواني از تيم ملي کنار گذاشت و نام او را براي جام جهاني 78 در ليست تيم نياورد، مارادونا جام جهاني جوانان 79 توکيو را ميدان تاخت و تاز خود قرار داد و تيم ملي کشورش را به مقام قهرماني جهان رساند. وقتي مارادونا در تيم باشگاهي آرجنتينوس جونيورز، در 166 بازي 116 گل به ثمر رساند، باشگاه معروف بوکاجونيورز حاضر شد براي خريد او پول خوبي پرداخت کند. اين بار رکورد او بهتر شد و در 28بازي، 40 گل زد و در سال 1981 با بوکاجونيورز قهرمان آرژانتين شد. کم کم نام جوان با استعداد آرژانتيني بر سر زبان ها افتاد و بارسلون با پرداخت بالاترين مبلغ، او را به ايالت کاتالونيا برد. از سال 1982 تا 1984 بارسلون محل بروز استعدادها و بازي هاي ديه گو بود. هافبک پرتوان آمريکاي جنوبي قهرماني سال 83 اسپانيا را براي بارسلون به ارمغان آورد. حال تيم ناپل ايتاليا خواهان او بود و مبلغ بسيار بالايي به او پيشنهاد کرد تا در سال 84 به شهر ناپل مهاجرت کند. مارادونا هفت سال در ناپل ماند و در سال 1991که از ايتاليا به آرژانتين برگشت، معروف ترين و محبوب ترين ورزشکار شهر ناپل بود. او يک تنه ناپل را به دو مقام قهرماني در سال 1987 و 1990 رساند. پس از بازگشت مارادونا به وطنش، تيم ناپل ديگر نتوانست قامت راست کند و حتي به دسته دوم بازي ها سقوط کرد. در سال 9119 مارادونا به اتهام حمل و مصرف مواد مخدر، از ايتاليا اخراج شد و به کشورش بازگشت و از آن سال به طور مرتب باشگاه خود را عوض کرد. معروف ترين باشگاهي که بعد از جام جهاني 94 در آن توپ زد، بوکاجونيورز بود که در سال هاي 9619 و 9719 در آن بازي کرد. مارادونا چندي نيز مربي راسينگ بود که به دليل عدم موفقيت از کار برکنار شد. در عرصه بازي هاي ملي موفقيت مارادونا بسيار چشمگير بود، بازيکني با قد کوتاه، اما با استارت هاي انفجاري؛ در هر لحظه يي که ديه گو اراده مي کرد قادر بود خط دفاعي حريف را به هم بريزد و با پاسي ناگهاني مهاجمان تيمش را صاحب موقعيت گل کند. بازيکن برجسته يي مثل او همواره در زمين بازي، هدف تکل هاي خشن مدافعان حريف بود. قدرت بدني مرد کوچک آرژانتيني در سال هايي که هنوز به مواد غير مجاز روي نياورده بود غيرقابل تصور مي نمود. در ضربه هاي آزاد يک استاد به تمام معنا بود. ضربات پاي چپ او از پشت محوطه جريمه، کمتر خطا مي رفت. در جام جهاني اسپانيا و به هنگام ديدار با برزيل به دليل خطاي غيرورزشي از زمين اخراج شد تا باعث حذف آرژانتين شود؛ اما جام جهاني 86 مکزيک ميداني ديگر براي او بود. در آن سال او به قله شهرت و تکامل در عامل بازيگري رسيد و در راس يک تيم خوب و آرماني به رهبري دکتر کارلوس بيلاردو، اجازه نداد جام قهرماني از قاره آمريکا خارج شود. بازي هاي اعجاب انگيز مارادونا در مسابقات مقدماتي سبب شد مربيان تيم هاي حريف همواره چند بازيکن را مامور يارگيري مارادونا کند. اما يارگيريها و خطاهاي متعدد نيز مانع بازي سازي و ارسال پاس هاي زيبا و به واقع استثنايي او نبود. او در بازي با انگلستان با زيرکي بسيار و با ضربه دست توپ را وارد دروازه حريف کرد تا اين گل به عنوان يک گل تاريخي در جام هاي جهاني ثبت شود. پس از آن با گلي ديگر بلژيک را از رسيدن به ديدار نهايي محروم کرد تا آرژانتين در برابر آلمان برگزارکننده ديدار پاياني جام جهاني مکزيک باشد. درخشش او سبب شد در پايان، بازي سه بر دو به سود آرژانتين خاتمه يابد و براي بار دوم جام جهاني نصيب آرژانتين شود. مارادونا در جام جهاني مکزيک به عنوان بهترين بازيکن شناخته شد. چهار سال بعد در جام جهاني ايتاليا، ستاره اقبال آرژانتين بلند بود که مارادونا يک بازي زيبا و تحسين برانگيز مقابل برزيل انجام داد تا تيم پر مهره رقيب را از دور رقابت ها حذف کند. دو تيم آلمان و آرژانتين برگزار کننده ديدارنهايي بودند. پس از آنکه تيم آرژانتين به علت اخراج دو بازيکن خود 9 نفره بازي مي کرد، ضربه پنالتي «آندرياس بره مه» تيري بر قلب مارادونا بود تا تيم آرژانتين به مقام نايب قهرماني جهان بسنده کند. سال 1994 و جام جهاني آمريکا پايان کار ديه گو مارادونا در سطح ملي بود. مارادوناي 34 ساله به قدر کافي پخته بود که با وجود اضافه وزن، تيمش را رهبري کند؛ اما يک اشتباه اخلاقي و دوپينگ او در جريان بازي ها موجب شد تا او از بازي ها اخراج شود و 15 ماه از بازيهاي بين المللي محروم شود. پس از اخراج مارادونا تيم ملي آرژانتين ديگر کمر راست نکرد و خيلي زود از دور رقابت ها حذف شد. مارادونا با اين کار غيراخلاقي، مانع از اين شد که به عنوان اسطوره يي در جهان فوتبال نامش جاودانه شود و در کنار بزرگاني چون دي استفانو، پله، کرايف، و بکن باوئر قرار گيرد. آخرين دسته گل مارادونا، تيراندازي به سوي خبرنگاراني بود که سعي داشتند در زمان محروميت او از بازي هاي بين المللي، از او عکسبرداري کنند. او همچنان قصد داشت در فوتبال حرفه يي به مربيگري بپردازد و حاضر نيست با دنياي توپ گرد وداع کند. زین الدین یزید زیدان (متولد 23 ژوئن 1972 در مارسی) ملقب به زیزو
ديويد بکهام فوتبال حرفهاي خود را از جوانان منچستر آغاز ميکند چند ماه پس از حضوراو در تيم جوانان منچستر يونايتد وي براي بازي در جام اتحاديه انگليس به تيم بزرگسالان دعوت شد. هر چند در اولين حضورش در تيم بزرگسالان منچستر يوناتيد نيمکت نشين بود ولي دو سال و نيم بعد بکهام به همراه تيم بزرگسالان براي اولين بار حضور در ليگ برتر را تجربه کرد. فصل ۹۶/۱۹۹۵اولين حضور بکهام در ليگ برتر بود. سرانجام ديويد بکهام دوم آوريل ۱۹۹۵ اولين بازي اش را در ليگ برتر مقابل ليدز يونايتد تجربه کرد و در واقع فصل ۹۶- ۹۵ آغازي بود بر درخشش اين بازيکن در فوتبال انگليس.
ديويد ابتدا در پست هافبک راست مشغول به بازي شد که سابق بر آن پست آندري کانچلسکيس در منچستر محسوب ميشد و گلهاي زيباي خود را از همين جا آغاز کرد. مخصوصاً گل به يادماندني اش در مرحله نيمه نهايي جام حذفي باشگاههاي انگليس در مقابل چلسي و اين فصل با قهرماني در دو جام براي شياطين سرخ به پايان رسيد.
فصل ۹۷/۱۹۹۶ دومين فصل حضوروي در ليگ برتر بود. او مشهورترين گل خود را در اين فصل و در مقابل تيم ويمبلدون به ثمر رساند و با ضربهاي زيبا از وسط زمين دروازه ويمبلدون را در سل هارست پارک باز کرد. او اولين حضورش در تيم ملي انگليس را در اول سپتامبر ۱۹۹۶ تجربه کرد و به همراه اين تيم به مصاف مولداوي در کيشنف رفت پيش از آن ديدار، بکهام سابقه بازي در تيم ملي زيرا ۲۱ سال انگليس را در کارنامه خود داشت.
بکهام سال ۱۹۹۷ به همراه منچستر به عنوان قهرماني ليگ برتر انگليس دست يافت. او بدون شک نقشه به سزايي در اين قهرماني ايفا کرد و به عنوان بازيکن برتر انگليس در اين سال برگزيده شد.
بکهام در نخستين بازي فصل ۹۹-۱۹۹۸ منچستر يوناتيد برابر لسترسيتي باز هم منجي شياطين سرخ شد و با گلي زيبا از روي يک ضربه کاشته منچستر را از شکست نجات داد. سال ۱۹۹۹ براي بکهام سالي پر از افتخار بود. قهرماني در ليگ برتر انگليس، قهرماني در جام حذفي و سرانجام قهرماني ليگ قهرمانان اروپا کلکسيون افتخارات اين بازيکن را کامل کرد.
عناوين و جايزههاي ورزشي:
بازيکن جوان سال (۱۹۹۷).
بازي در تيم منتخب ستارگان جهان (۱۹۹۸).
کانديد بهترين بازيکن سال جهان (۱۹۹۹).
بهترين بازيکن سال اروپا (۱۹۹۹).
کانديد بهترين بازيکن سال اروپا و جهان (۲۰۰۱).
بازيکن سال جهان از نگاه بي بي سي (۲۰۰۱).
باشگاهي:
منچستر يونايتد
قهرماني ليگ برتر: ۹۶-۱۹۹۵ , ۹۷-۱۹۹۶ , ۹۹-۱۹۹۸ , ۰۰-۱۹۹۹ , ۰۱-۲۰۰۰ , ۰۳-۲۰۰۲.
قهرماني جام اتحاديه : ۱۹۹۶ , ۱۹۹۹.
قهرماني جام باشگاههاي اروپا : ۹۹-۱۹۹۸.
قهرماني سوپر جام اروپا : ۱۹۹۹.
قهرماني جام بين قارهاي : ۱۹۹۹.
قهرماني جام حذفي انگلستان : ۱۹۹۳ , ۱۹۹۴ , ۱۹۹۶ , ۱۹۹۷.
قهرماني با تيم جوانان : ۱۹۹۲.
رئال مادريد:
قهرماني ليگ برتر : ۰۷-۲۰۰۶.
قهرماني جام حذفي اسپانيا : ۲۰۰۳.
او کیست؟
پسرک شیشه ای برزیلی در 22 سپتامبر 1976 در ریودوژانیروی (Rio de Janeiro) برزیل متولد شد و از همان دوران طفولیت به علت علاقه شدید به فوتبال در کوچه پس کوچه های ریو با توپهای پلاستیکی فوتبال بازی مــی کرد. پدر و مـادرش سونـیـا و نلیـو در ابتدا با اینکار موافق نبودند ولی رونی با پا فشاری فراوان در سال 1993 فوتبال حرفه ایش را آ غاز کرد. نخستین عنوان قهرمانی بین المللی اش را در 1994 و در آرژانتین به دست آورد.
رونالدو یکی از با استعدادترین و ماندگارترین فوتبالیستهای دنیاست که تا امروز نامشان در کتاب تاریخ فوتبال ثبت شده، او که فوتبال را از باشگاههای محلی ریو آغاز کرد خیلی زود توانست پله های ترقی را بپیماید و موجبات دعوت خود به تیم ملی نوجوانان برزیل را در سن 14 سالگی فراهم آورد. داشتن 9 مدال در سن 23 سالگی رکورد خوبیست، بازیها و گلهای ملی او نشان دهنده توانایی ها و قابلیتهای بالای این نابغه فوتبال می باشد. مهمترین موفقیت رونی را در زمین چمن باید سرعت و تکنیک بالای بازی او در دریبل کردن و استفاده از فضاهای خالی محوطه 18 قدم دانست و بی شک وی یکی از تکنیکی ترین ستاره های فوتبال جهان است.
رونالدو در سال 1994 اولین جام جهانی فوتبال حرفه ای خود رابا قهرمانی تجربه کرد و پس از آن در سالهای 96 و 97 توانست توپ طلای بهترین بازیکن جهان را تصاحب کند. وی در سن 17 سالگی با احتساب 60 بازی، توانست 58 گل در کارنامه خود ثبت کند. پس از آن بود که از تیم Cruzeiro به PSV آیندهوون هلند پیوست، اما فکر می کنید مبلغ قرار داد او برای این جابجایی چقدر بود؟ 4 میلیون دلار برای استعداد خوبی که در جام 94 آمریکا به علت کم سن بودن فقط یک نیمکت نشین بود!
با بازیهای درخشانش در آیندهوون عملا" جنگ بزرگی میان بارسلونای اسپانیا و اینتر میلان ایتالیا به راه انداخت. هریک می خواستند با مبلغ بالاتری او را به جمع بازیکنان خود اضافه کنند. او در سال 1996 که جایزه فوتبالیست سال را دریافت کرد، عنوان آقای گلی لالیگا را نیز در کارنامه خود ثبت نمود و در بازی فینال قهرمانی اسپانیا نیز گل پیروزی کاتالانها را به ثمر رساند، در این میان برای برزیلی ها در فینال جام کوپای آمریکا نیز گلزنی کرد.
نوار بد شانسی ها
اما روز فینال جام 98، روز آغاز بد شانسی و ناکامی های گلزن قهار برزیلی بود. شایعات متعدد در خصوص خط خوردن او از تیم ملی برزیل و مصدومیت های پیاپی در رقابت های مختلف باشگاهی باعث شد تا او از ادامه بازیهای باشگاهی سری A باز بماند، پارگی رباط زانو راست در نوامبر همان سال موجب شد تا او به صورت متناوب 2 سال از زمین چمن به دور باشد و سالهای 99 تا 2001 اینتر بدترین فصل های فوتبالش را سپری کند.
خائن بزرگ جوزپه مه آتزا
شاید عده بی شماری از هواداران اینتر او را یک خائن به حساب بیاورند که پس از بهبودی نسبی اش و حضور درخشان در جام جهانی ایتالیا را به مقصد جایی که از آنجا آمده بود (اسپانیا) و سانتیگو برنابئو (Santiago Bernabéu) ترک کرد، اما نکته اصلی این است که هیچوقت آب یک آرژانتینی و یک برزیلی باهم در یک جوب نمی رود و مساله اساسی روابط بین هکتور کوپر و رونالدو بود که مشکل ساز شده و در نتیجه موجب شد تا رونی علیرغم میلش به قوهای مادرید بپیوندد و حضور 5 ساله او در ایتالیا با عزیمتش به اسپانیا و رئال مادرید خاتمه یافت. حضور در مادرید هم برای خودش ماجراهای جالبی داشته و دارد که بد نیست از زبان خودش بشنوید.
باید صبور باشیم
او در گفتگویی با خبرنگار روزنامه as در خصوص علل ناکامی فصل اول حضورش در رئال میگوید " فصل گذشته به اندازه کافی جاه طلب و با انگیزه نبودیم و با قاطعیت بازی نکردیم. شاید هم به خاطر داشتن عنوان قهرمانی فصل قبل و حضور بازیکنان قدرتمند و ستاره مغرور شده بودیم. تنها چیزی که در حال حاضر می توانم به هواداران بگویم این است باید کمی صبور باشند، آنها هم مثل ما مشتاق و علاقمند به کسب عناوین هستند، چیزی که همه ما در برنابئو میخواهیم".
خبرنگار دیگری از او در مورد شرایط فیزیکی اش پرسید و رونی پاسخ داد "وقوع یکسری از ماجراها و اتفاقات در طول یک فصل اجتناب نا پذیر است و شما نمی توانید با اطمینان از سلامت کامل فیزیکی خود در طول یک فصل صحبت کنید"
رونالدو در میلان
رونالدو کاملا در ميلان حمايت مي شود؟
رونالدو:اين احساس را دارم. جو و فضاي سن سيرو هم رويايي است. وقتي پيراهن ميلان را مي پوشي احساس اطمينان مي کني. اينجا همه به هم اطمينان دارند و اين احساس را انتقال مي دهند. قبل از بازي فينال ليگ قهرمانان همه با اطمينان از قهرماني حرف ميزدند. مثل اعضاي يک خانواده براي مبارزه آماده شدند، اين روحيه تيمي قابل ستايش و از علل اصلي موفقيت ميلان است.
او به میلان رفت و در مقابل اینتر هم گلزنی کرد.
تفاوت او با برخی از ستارگان:
او تنها بازیکن تاریخ فوتبال است که در 2 دربی بزرگ جهان با پیراهن هر 4 تیم بازی کرده است او در الکلاسیکو با پیراهن بارسلونا بازی کرد و با قوهای سپید هم به بارسلونا گل زد.
رونالدو در اینتر به میلان گل زد و برای میلانی ها در مقابل اینتر نیز گل زده است.
این نشان از فکر کاملآ حرفه ای او و تعصب به تیمی که در آن بازی می کند داشت با این که او این کارنامه را داشته است و هواداران این تیم ها روزهای بد و خوبی از او در ذهن دارند ولی هیچ گاه از رونالدو با کله خوک و پرتاب اشیا و ... پذیرایی نشد. حتی هواداران متعصب اینتر , میلان , رئال مادرید و بارسلونا هم می دانند که او برای تیمش با عشق بازی می کرد و برای پول هیچ پیراهنی را عوض نکرد. رونالدو هر زمان که از تیمی جدا می شد و می رفت هواداران آن تیم را می ستود و هیچ گاه بی احترامی به هیچ هواداری نکرد.
عاشق فوتبال و علاقمند به گلف
شاید جالب باشد بدانید که وی از بازیکنانی است که به ورزش گلف علاقه زیادی دارد، در این باره میگوید " من این ورزش را دوست دارم اما الان زمان کافی برای تمرین گلف ندارم. اینجا یا میدویم یا در رژیم غذایی هستیم و یا استراحت می کنیم. برای آمادگی داشتن در گلف باید تمرین یک روز در میان داشته باشم."
برخی از آمارهای استثنایی و عجیب و غریب رونالدو رو اینجا قرار می دم. این آمارها تکرار نشدنی است و هیچ فوتبالیستس در دوران حرفه ای خود حتی به این افتخارات نزدیک هم نخواهد شد.
1993 در سن 17 سالگی !
حضور در 44 بازی و زدن 44 گل با پیراهن کروزیرو !
دو فصل حضور در آیندهوون ( 94 تا 96 )
حضور در 57 بازی و به ثمر رساندن 54 گل در آیندهوون !
یک فصل حضور در بارسلونا ( فصل 96-97)
حضور در 49 بازی و به ثمر رساندن 47 گل . نکته جالب این است که رونالدو در 37 بازی از لیگ اسپانیا شرکت کرد و 34 گل در آن فصل به ثمر رساند.
5 فصل حضور در اینتر میلان (97 تا 2002 )
رونالدو در اولین فصل حضورش در اینتر میلان توانست در 47 بازی برای اینترمیلان 34 گل به ثمر برساند.از فصل بعد شروع مصدومیت های زنجیره ای او بود در سال 99 توانست فقط در 28 بازی حضور داشته باشد و 15 گل برای مشکی و آبی ها به ثمر برساند.او مصدوم شد و چندین ماه دور بود . رونالدو دوباره بازگشت و دوباره مصدوم شد و این در حالی بود که فقط در 8 بازی حضور پیدا کرده بود . بدین ترتیب او از ادامه فصل بازماند و حتی سال بعد هم به کلی از دست داد و خانه نشین شد. او پس از یک سال و نیم بازگشت تا اینتر را قهرمان کند . او در هفته های آخر به تیم اضافه شد و در 10 بازی انتهای لیگ حاضر بود و با اینکه تازه از مصدومیت بازگشته بود در این 10 بازی توانست 7 گل به ثمر برساند.
شروع بدرفتاری با رونالدو
در آخرین بازی فصل اینتر در مقابل لازیو قرار گرفته بود و تنها یک تساوی آنها را به قهرمانی می رساند. در حالی که اینتر به گل نیاز داشت هکتور کوپر او را از زمین بیرون کشید و اینتر شکست خورد و قهرمانی را از دست داد ! پس از آن رونالدو با توجه به عدم اعتقاد هکتور کوپر به خودش و درخشش در جام جهانی با پیشنهاد رئال مادرید روبرو شد و بر خلاف میلش از اینتر جدا شد .
5 فصل در رئال مادرید ., مصدومیت های سریالی رونالدو ( 2002 تا 2007 )
او به جمع کهکشانی ها پیوست و در کنار زیدان , فیگو , بکهام , کارلوس , رائول , استثنایی ترین تیم تاریخ رئال مادرید را تشکیل داد . او در 177 بازی رسمی در رئال مادرید توانست 104 گل به ثمر برساند. این در حالی است که تعداد بسیاری از بازیهای رونالدو تنها با حضور چند دقیقه ای او همراه بود و در 2 فصل آخر همواره دقایق کمی حضور پیدا می کرد ولی بازهم آمار خوبی از لحاظ گلزنی داشت و همواره از بهترین گلزن های تیم و لیگ محسوب می شد !
2 فصل حضور در میلان و باز هم مصدومیت ها ( 2006 تا 2008 )
او در میلان هم پشت سر هم مصدوم می شد و این خانه نشینی ها وزن او را بالا برده بود. با این همه او باز هم در 20 بازی حضور پیدا کرد و توانست 9 گل برای میلانی ها به ثمر برساند.
حضور در تیم ملی , همواره موثر ( از 94 تا 2006 )
رونالدو در 97 بازی برای تیم ملی برزیل موفق به زدن 62 گل شد . نکته جالب این است که او فقط در بازیهای مهم برزیل از جمله جام های جهانی , بازیهای حساس مقدماتی , جام کنفدراسیون ها و تنها در مقابل تیم های بزرگ جهان بازی می کرد و در مقابل تیم های ضعیف برزیلی ها به تیم دوم خودشون بازی می دادند.
کروزیرو برزیل
آیندهوون هلند
بارسلونای اسپانیا
اینترمیلان ایتالیا
رئال مادرید اسپانیا:
کورینتیانس برزیل:
افتخارات تیمی ملی
علاوه بر این قهرمانی ها رونالدو بارها و بارها با تیم های باشگاهی و ملی در فینال های مختلف حضور پیدا کرده و به عنوان نایب قهرمانی رسیده.همچنین رونالدو با تیم های باشگاهی خود بارها به عنوان دومی و سومی لیگ های مختلف رسیده است.از جمله نایب قهرمانی در جام جهانی 98 و چندین نایب قهرمانی با اینتر میلان و رئال مادردی در لیگهای داخلی.
مهمترین افتخارات شخصی رونالدو:
رونالدوی برزیلی علاوه بر افتخارات بالا بارها بهعنوان نامزد کسب عناوین مختلف در بین نامزدهای نهایی قرار گرفت . او چندین بار دومین بازیکن برتر جهان و اروپا لقب گرفت . در چندین جام و لیگ عنوان دومین و سومین گلزن برتر را از ان خود کرد که با وجود این همه افتخارات به عنوان اولین و بهترین بازیکن مجالی برای نام بردن از آنها نیست. چیزی که مشخص است رونالدو افسانه ای تکرار نشدنی در تاریخ فوتبال جهان هست و بی شک از او به عنوان پر افتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال با فاصله ای بسیار زیاد از نفرات بعدی می توان نام برد.این عناوین در حالی است که رونالدو بیش از 3 سال از دوران حرفه ای خود را به دلایل مصدومیت مختلف دور از میادین بوده است.
نام مستعار:
قد:
وزن:
رنگ مورد علاقه:
هنر پیشه مورد علاقه:
فوتبالیست مورد علاقه:
پر کردن وقت فراقت:
او ازخردسالی به فوتبال علاقه داشت و اون رو پاتریک کلایورت صدا میزدن به خاطر علاقه ی زیادی که به اون داشت او در تیم های مختلف
سپس او به همراه خانواده اش به شهر بزرگ لیسبون آمدند.کریس در مدرسهای ثبت نام کرد ولی همکلاسی هایش به خاطر لهجه ای که داشت مسخره می کردند ولی کریس به آنان توجه نمیکرد و کار خود را ادامه می داد.اوبعد از آمدن به لیسبون به تیم اینتر ناسیونال پیوست اولین بازی او در تیمناسیونال در مقابل تیم بولتون بود.
مصاحبه مجلهmatch با کریستیانو رونالدو ..
- نام کامل» لیونل آندرس مسی
- تاریخ و محل تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ در روزاریوی آرژانتین
- ملیت: آرژانتینی و اسپانیائی
- قد: ۱۶۹ سانتی متر
- وزن: ۶۷ کیلوگرم
- باشگاهها: جوانان بارسلونا، بارسلونا
- نخستین بازی ملی: آگوست ۲۰۰۵ برابر مجارستان
اولین بازی
یک فوروارد کامل زمانی کارش را صحیح انجام داده که گلی را به ثمر رسانده باشد. «مسی» در این دیدار گلی به ثمر نرساند، اما یک بار در موقعیت گل قرار گرفت که دفاع حریف روی او تکل خطا انجام داد و یک ضربه آزاد به نفع «بارسا» اعلام شد و زننده این ضربه هم کسی نبود جز رونالدینیو که با این ضربه اولین گل بازی را به ثمر رساند.
اولین گل
اولین گل او در دیدار مقابل آلباسته بود که روی پاس رونالدینیو در موقعیتی مناسب توپ را از روی سر دروازبان به درون دروازه انداخت
سیستم جوانگرا
«مسی» در «روناریو» متولد شده است، در آرژانتینأ اما در «بارسلونا» همه او را از خودشان میدانند و به نظر میرسد یکی از اولین محصولهای سیستم جوانگرای بارسلون جدید باشد. با اینکه رونالدینیو، اتوئو و دکو نامهای معروفی هستند و در همه جای دنیا شناخته شدهاند، اما «بارسلونا» به محصولات جوان داخلی خود نیز میبالد و «مسی» آخرین فرد از حلقه نامهای پرداخته شدهیی در «بارسلون» است که نامهایی چون «کارلوس پویول»، «ژاوی هرناندز»، «ویکتور والدز»، «آندره اس اینیستا» و... را شامل میشود.
مقایسه با مارادونا
مسی در سال 1987 به دنیا آمده است. در پنج سالگی بازی فوتبال را آغاز کرده )در باشگاه گراندولی(أ در تیمی که پدرش هم در آن مشغول فعالیت بوده است. تواناییهای او مسوولان باشگاه «نیول اولدبویز» را قانع کرد که «لیونل» را به خدمت بگیرند و او به برادر بزرگترش که در آن باشگاه بازی میکرد ملحق شد. مربی او در آن باشگاه «ایزیگو دومینگوئز»، میدانست که او استعداد شگرفی در خود پنهان دارد. او میگوید: «او میتوانست کارهایی با توپ انجام دهد که قوانین فیزیک را به بازی میگرفت. تنها کسی که قبل او دیدهام که چنین تواناییهایی دارد، «دیهگو مارادونا» است...
مشکلات پزشکی
پیشرفت «مسی» با اخباری که نشان از یک بیماری هورمونی در او داشت که باعث توقف رشد او میشد، تحتالشعاع قرار گرفت. پدرش تصمیم گرفت به «کاتالونیا» مهاجرت کند تا بتواند هزینه درمانی سنگین او را به نحوی تامین کند، اما «بارسلونا» همه چیز را در مورد استعداد «لیونل» جوان میدانست و بنابراین پیشقدم شد تا هزینههای درمان او را بپردازد و همچنین با او قراردادی برای بازی در تیم جوانان «بارسلونا» منعقد شد.
آغاز به کار در اسپانیا
وقتی «مسی» پا به اسپانیا گذاشت فقط یک متر و چهل سانتی متر قد داشت. اما قد و هیکل و نیز تواناییهای او بسرعت شروع به رشد کردند و در مدت زمان کوتاهی حدود سی سانتیمتر به قد او اضافه شد. پس از به ؤمر رساندن سی و هفت گل و سی بازی در اولین فصل بازیاش، فدراسیون فوتبال اسپانیا به او پیشنهاد کرد تا در تیم ملی اسپانیا شروع به بازی کند. مربی تیم زیر شانزده سالههای اسپانیا در آن زمان یعنی آقای «گینس مندس» یکی از بزرگترین علاقهمندان او بود. او در مورد «مسی» در آن زمان گفت: «در میان بازیکنانی در این سن، او بهترین بازیکنی است که من در عمرم دیدهام.»
ثبت رکورد برای بارسلونا
در نوامبر سال 2003، مسی در یک بازی دوستانه در مقابل «اف ثپورتو» بازی کرد و یک سال بعد هم اولین بازی رسمیاش با پیراهن بارسلونا را در مقابل تیم «اسپانیول» به انجام رساند. او در فصل گذشته در بازیهای چندی ظاهر شد، من جمله در لیگ قهرمانان مقابل «شاختار دونتسک». پس از آن در بازی مقابل «آلباسته» بود که «لیوئل» با زدن گل در کتاب رکوردهای «بارسا» به عنوان جوانترین گلزن تاریخ باشگاه شناخته شد.
بازیکنی جهانی
در تابستان ستاره اقبال «مسی» بالاتر هم رفت. او آرژانتین را به فتح جام جهانی جوانان رهنمون شد. او در این جام عنوان بهترین گلزن و بهترین بازیکن تورنمنت را دریافت کرد. مربی آرژانتین «خوزه پکرمن»، او را در دیدار دوستانه با مجارستان به تیم ملی بزرگسالان دعوت کرد، اما در این بازی او خودش را نشان نداد و از حیث کارکرد منفی در صدر اخبار قرار گرفت. «مسی» در این بازی دو دقیقه پس از ورود به زمین توسط داور از بازی اخراج شد.
قرارداد جدید
«بارسلونا» از این میهراسید که مبادا باشگاههای دیگر جواهرش را از چنگ باشگاه در آورند، بنابراین پس از مدتزمان کوتاهی پس از یک قرارداد پنج ساله، به او پیشنهاد تمدید قرارداد دادند و با او تا سال 2014 با حقوق صد و پنجاه میلیون پوند که هم تراز قرارداد رونالدینیو بود، قرارداد بستند.
استعداد ویژه
مشکل آنجا بود که بارسلونا در دیدارهای لیگ اسپانیا نمیتوانست از مسی استفاده کند. ملیت غیراسپانیایی او اجازه چنین کاری را به باشگاه در سال جاری نمیداد. اما اعطای عنوان شهروند افتخاری اسپانیا به او به این معناست که او دوباره میتواند در ترکیب تیم مردمی و محبوب اسپانیا قرار گیرد. «ریکارد» عقیده دارد میتواند از «مسی» در هر بازی استفاده کند و میگوید که پس از درخشش در مقابل «اودینزه» اعتمادش به «مسی» بیشتر شده است. او میگوید: «مسی یک بار دیگر نشان داد که چه استعداد ویژهیی دارد. او همچنان جوان است، اما حضورش در تیم حیاتی به نظر میرسد.»
بعد از مارادونا هیچ فوتبالیستی نتوانست به خوبی یاد او را در دل ها زنده کند .تا این که بار دیگر در فوتبال آرژانتین حادثه ای رخ داد . و آن ظهور ستاره ای آرژانتینی، کوتاه قد، کم وزن با پوستی سفید بود به نام لیونل مسی. طولی نکشید که او با زدن ۳۷ گل در ۳۰مسابقه برای جوانان بارسلونا توجه همه را به خود جلب کرد . درمیان همه ی نگاه ها، نگاه دیگو آرماندو مارادونا جدی تر از همه او را می پایید. مارادونا با دیدن بازی های مسی به رازی بزرگ پی برد . احساس مارادونا به او می گفت که این بار جانشین واقعی اوپیدا شده.پس از مدتی باتلاش مارادونا و مربی تیم جوانان بارسلونا مسی به بارسلونای اصلی راه یافت. و به این ترتیب ستاره ی جوان به یکی از بزرگترین آرزوهایش دست یافت .اما برای مسی با ارزش تر از بازی کردن در تیم بارسلونا داشتن حامی بزرگی همچون مارادونا بود .
. بعد از مارادونا در تمام دنیا بازیکنان زیادی مارادونا نامیده شدند : مارادونای شرق، مارادونای غرب، مارادونای آسیا، مارادونای اروپا، مارادونای عرب و... . اما این موضوع یعنی خوانده شدن به نام مارادونا در آرژانتین کشور مارادوناها به گونه ی دیگری شکل گرفت . بیشتر بازیکنان آرژانتین در آغاز درخششان، مارادونا خوانده شده اند بازیکنانی مثل : آیمار، ریکلمه، توز , ساویولا و... . اما گویا هیچکدام لیاقت داشتن چنین لقبی را نداشتند و زیر سنگینی شهرت و افتخارات این نام کمر خم کردند .عدم موفقیت تمام این بازیکنان خود دلیلی بود تا کارشناسان و مردم بار دیگر به این باور برسند که مارادونا واقعا تکرار نشدنی است
فینال لیگ قهرمانان اروپا 2008 - 2009
مسی در بازی مقابل منچستر یونایتد در فینال لیگ قهرمانان اروپا خئش درخشید و در دیداری که با نتیجه 2 بر 0 به پیروزی رسیدند گل دوم تیمش را به ثمر رساند.ا. در فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2005 - 2006 به علت مصدومیت غایب بود ولی در این بازی حضور داشت و نقش مهمی هم در کسب این عنوان بارسلونا داشت.
لالیگا 2004 - 2005 و 2005 - 2006 و 2008 - 2009
جام حذفی اسپانیا 2008 - 2009
لیگ قهرمانان اروپا : 2005 - 2006 و 2008 - 2009
سوپر کاپ اسپانیا: 2005 و 2006 و 2009
مدال طلای المپیک 2008
قهرمان جام جهانی جوانان 2005
سوپرکاپ اروپا 2009
افتخارات شخصی:
بهترین بازیکن زیر 21 سال اروپا 2007
آقای گل جام جهانی جوانان 2005
بهترین بازیکن جام جهانی جوانان 2005
آقای گل لیگ قهرمانان اروپا 2008 - 2009
به نوشته وطن امروز و به نقل از Zeit Online ؛ با«لیو» در رختکن نوکمپ، یکی از بزرگترین ورزشگاههای دنیا رو به رو شدم. مسی از سکوها همانند لکهای کوچک، مهارناشدنی و بسیار سریع به چشم میآید. او از نزدیک هم جوانی نحیف اما جان سخت و خستگیناپذیر است؛ بیاندازه کمرو و خجالتی. زیر لب ترانهای آرژانتینی را زمزمه میکند. چهرهای دوست داشتنی، صاف و بدون چین و چروک دارد، بدون ریش و سبیل.
لیونل مسی کوچکترین قهرمان زنده فوتبال است، با لقب «کک». او اندام بچه را داراست. در واقع رشد او به عنوان کودک تقریبا در 10 سالگی متوقف شد. دست و پاهای کودکان دیگر بلندتر بودند؛ صدایشان هم دستخوش دگرگونی میشد. با این حال لیونل کوچک ماند. یک جای کار ایراد داشت. آزمایشها هم این موضوع را تایید میکردند؛ هورمونهای رشد او تا اندازهای منظم عمل نمیکردند.
آن طور که معلوم شد، مسی به گونهای نادر از بیماری «نانیسم» مبتلا بود. همزمان با هورمونهای رشد در کار دیگر هورمونها نیز اختلالهایی ایجاد شده بود و آنها نیز ترشح نمیشدند. پوشیده نگه داشتن این ایراد ناشدنی بود. دوستان در زمین فوتبال متوجه شدند که [رشد] لیونل متوقف مانده است. مسی میگوید: «همیشه کوچکتر از همه بودم. هر کاری که میکردم و هر کجا که میرفتم، آنها همیشه میگفتند لیونل عقب افتاده است.»
انگار او در جایی از مسیر از بقیه عقب افتاده بود.
در 11 سالگی قد او تقریبا 140 سانتی متر است. پیراهن باشگاهش، نیو ولز اولد بویز در شهر روزاریوی آرژانتین برایش بسیار بزرگ است و به تنش زار میزند. پایش در کفش شنا میکند، بنابراین او بند کفشهایش را همانند کفشهای خانگی میبندد. او بازیکنی استثنایی است، با این حال اندام یک کوتوله 8 ساله را دارد و نه یک نوجوان در حال رشد را.
درست در سن و سالی که در آن هرکس با نگاه به آینده میخواهد استعدادهایش را برای رشد و پیشرفت به کار بگیرد، رشد اولیه در مورد دست ها، پاها و تن او راکد میماند. این برای مسی به معنای پایان تمام امیدهایی است که از نخستین روزهای حضورش در زمین فوتبال در پنج سالگی داشت. او احساس میکند، که با پایان یافتن رشدش همه چیز پایان یافته است. هر چیزی که او میخواست روزی بشود. همزمان پزشکان در این اندیشه هستند که چنانچه با این بیماری به موقع مبارزه شود، شاید بتوان آن را بر طرف کرد.
تنها اقدام ممکن هورمون درمانی با هورمون GH است؛ بمباران سالانه که با کمک آن شاید بتوان سانتیمترهایی از رشد صورت نگرفته را جبران کرد؛ سانتیمترهایی را که او نیاز دارد تا با آنها بتواند با غولهای فوتبال مدرن رقابت شانه به شانهای داشته باشد. درمان این بیماری برای خانواده بیاندازه سنگین و پرهزینه است، درمان آن ماهانه 900دلار خرج دربر دارد. فوتبال برای رشد و رشد برای فوتبال؛ از این به بعد این تنها راه پیشرواست.
او در جریان یک بازی توجه یک استعداد یاب را به خود جلب میکند. استعدادیابها در زندگی بازیکنان فوتبال همه چیز هستند. با هر مسابقهای که آنها به تماشایش میروند، با هر نوجوانی که تصمیم میگیرند، رشد و پیشرفتش را پیگیری کنند و با هر پدری که میخواهند، با او به صحبت بنشینند، درباره سرنوشتی تصمیم میگیرند و آن را رقم میزنند. آنها در بیشتر موارد درها را به روی بازیکنان جوان میگشایند. با همه اینها چیزی که باید به مسی ارائه شود، بسیار بیشتر است. آنها نه تنها میتوانند فوتبالیست شدن را برای او ممکن کنند، که سلامت و تندرستی را بار دیگر به او باز میگردانند.
کارلس رکساچ، مدیر ورزشی بارسلونا پس از آنکه لیونل را در زمین دیده بود، این طور تعریف میکند: «پنج دقیقه برای دیدن اینکه او برگزیده است، کافی بود». آشکار است که استعدادی بینظیر در پاهای مسی نهفته است. چیزی که از فوتبال فراتر میرود. وقتی کسی به تماشای او هنگام فوتبال مینشیند، همانند وقتی است که فرد به موسیقی گوش میدهد، گویی هر قطعه در یک ترکیب از هم پاشیده به جای خودش بازمیگردد.
رکساچ میخواهد او را خیلی زود از آن خود کند: «هر کسی بود، بلافاصله او را با طلا میسنجید». آنها روی یک کاغذ بی ارزش قرار داد خود را مینویسند، روی یک دستمال. رکساچ و پدر «کک» پای آن قرارداد را امضا میکنند. این تکه کاغذ بی ارزش زندگی لیونل را دگرگون خواهد کرد. بارسلونا این کودک جاودانه را باور دارد.
باشگاه تصمیم میگیرد که هزینههای هر هورمونی را که ترشح نمیشود، بپردازد اما مسی برای درمان باید راهی اسپانیا شود، همراه با همه اعضای خانواده، پدر، مادر و سه خواهر و برادرش که اکنون با او از روزاریو رفتهاند؛ بدون مدرک و بدون کار و با اعتماد صرف به قراردادی که روی یک دستمال نوشته شده است. با این امیدواری که شاید در این اندام کودکانه بخت و اقبال آنها نهفته باشد. باشگاه در سال 2000 به مدت
3 سال هر گونه پشتیبانی پزشکی و درمانی مسی را تضمین میکند. برخی بر این باورند که شخصی که ایمان دارد به یاری فوتبال میتواند از جهنم و عذاب خارج شود، نیرویی در خود دارد که او را به هدف دلخواهش میرساند.
با این همه درمان به گونهای وحشتناک توان مسی را میگیرد. حالش همواره بد است و پیدرپی بالا میآورد. عضلهها به نظر در حال پاره شدن و استخوانهای بدن در حال خرد شدن هستند. در عرض چند ماه اندامش بزرگتر شده و به اندازهای میرسد که در واقع در مدت چند سال باید به این اندازه میرسید.
مسی میگوید: «توانایی درد کشیدن را نداشتم و نمیتوانستم به باشگاه جدیدم چیزی ارائه بدهم، باشگاهی که همه چیز را مدیونش هستم». تفاوتی بنیادین میان آنهایی است که استعدادشان را به کار میگیرند تا پیشرفت کنند و آنهایی که همه چیزشان بسته به آن استعداد است.
هنر زندگی است اما نه به این معنا که هنر همه چیز یک فرد شود و او را در خود غرق کند بلکه به آن معناست که به شخصی آتیه ببخشد. برنامه دومی وجود ندارد، هیچگونه جایگزینی هم وجود ندارد که بتوان به آن رجوع کرد.
سرانجام بارسلونا پس از 3 سال میخواهد لیونل مسی را به کار بگیرد و خانواده میداند که اگر او اکنون نتواند آنطور که از او انتظار میرود، بازی کند، دردسرهایی برطرف ناشدنی پیش خواهد آمد. آنها در آرژانتین همه چیز را از دست دادهاند و در اسپانیا هم هنوز چیزی را به دست نیاوردهاند. اما زمانی که «کک» شروع به بازی میکند، هرگونه ترس و هراسی محو و برطرف میشود. مسی با تمرین سخت و پشتیبانی باشگاه نه تنها شجاعت که حتی رشد جسمانی لازم را نیز سال به سال و سانتیمتر به سانتیمتر به دست میآورد.
هیچ کس به درستی نمیداند که او امروز چند سانتیمتر قامت دارد. بیشتر افراد میگویند او 69 / 1 متر است برخی هم کمی کمتر. برخی هم عنوان میکنند مسی هماکنون به 60 / 1 میرسد و هنوز هم در حال رشد است. منابع رسمی دقیق نیستند. آنها به او رفته رفته سانتیمترهای بیشتری را نسبت میدهند.
گویا بحث بر سر درآمد یا بهایی است که او از خود در میدان نشان میدهد. حقیقت آن است که پیش از به صدا درآمدن سوت آغاز بازی و زمانی که دو تیم برابر هم صفآرایی میکنند، قد بازیکنان کم و بیش در یک اندازه و راستاست. تنها باید به چهره بازیکنان نگاه کرد تا چهره مسی را تشخیص داد. زمانی که تصاویر تلویزیونی سر او را نشان ندهد، از اندامش نمیتوان دریافت او مسی است.
در واقع هیچ کسی به طور پیدرپی به دنبال او نیست. مرکز ثقل او به گونهای است که مدافعانی که میکوشند او را متوقف یا سرنگون کنند، نمیتوانند. او زمین نمیخورد حتی متزلزل هم نمیشود. به دویدنش ادامه میدهد، توپ را پیش میاندازد، متوقف نمیشود، دریبل میکند، جلو میزند، میخزد، فرار میکند و فریب میدهد. او مهارناشدنی است.
در بارسلونا به تمسخر گفته میشود، روبرتو کارلوس و فابیو کاناوارو، مدافعان بزرگ سابق رئال مادرید، ترجیح میدادند هرگز به چهره مسی نگاه نکنند، تنها به این خاطر که هرگز نتوانسته بودند، از او جلو بزنند. مسی فوقالعاده سریع است. او با پاهای کوچکش مثل برق میدود، پاهایی که توپ را محکم حفظ و با هر حرکتی آن را کنترل میکنند. انگار که آنها دست هستند نه پا. حریفانش با مانورهای فریب دهندهاش ناگهان خود را دست خالی مییابند. نه از مسی خبری است و نه از توپ!
تماشای [بازی] مسی یعنی تماشای چیزی فراتر از فوتبال. چیزی ورای فوتبال و همتراز با زیبایی. همسان با شور و هیجان. بیننده او دیگر فاصلهای میان خود و مسابقه نمییابد، بلکه خود را کاملا در درون آن مییابد و با حرکتهای ناشیانه اما هماهنگش همذات پنداری میکند.
از همین رو بازی مسی با قطعههای پیانوی آرتورو بندتی میکل آنجلی، با تابلوهای رافائل و با فرمولهای ریاضی جان نش درباره تئوری بازی که فراتر از یک آهنگ، رنگ و منطق هستند، قابل قیاس است. اینها که گفته شد همگی تاثیری هیپنوتیزم گونه دارند. درست همانند وقتی که کسی برای نخستین بار به تماشای بازی مسی مینشیند. او خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر قرار میگیرد.
زمانی که توصیف روزنامهنگاران ورزشی از مسی را میخوانیم، در مییابیم که او چه تردست هنرمندی است. در جریان مسابقهای میان بارسلونا و رئال مادرید که در آن بازیکنان حریف میکوشیدند، او را پی در پی از کار بیاندازند، گزارشگر مسابقه گزارش بازی را رها کرده و با هیجان تمام فریاد میکشد: «او نمیافتد، نمیافتد، نمییی افتددد!!!» در مسابقهای دیگر میان دو دشمن دیرینه فریادهای پرشور «messi, messi» با حرف a همراه میشود و او از این پس برای همیشه «مسیا» [ناجی] خوانده میشود. دومین لقبش پس از «کک». بازی او به گونهای سحرآمیز همه را شگفتزده و مبهوت میکند.
و مسیح او در فوتبال کسی جز دیهگو آرماندو مارادونا نیست. به ندرت میتوان باور کرد، با این حال زمانی که مسی بازی میکند، پاسهای مارادونا را در سر دارد؛ درست همانند یک شطرنج باز که در موقعیتهای مشخصی از بازی از حرکتهای قهرمانی بزرگ الگوبرداری و درست همان حرکتها را اجرا میکند. مسی در 18 آوریل 2007 در بارسلونا کپی گلی را به ثمر رساند که مارادونا در 22 ژوئن 1986 در مکزیک به ثمر رسانده بود و از آن با عنوان گل قرن یاد میشود.
بیست سال بعد اما درست عین همان. مسی هم در 60 متری دروازه حریف حرکتش را آغاز کرد، او هم در یک استارت دو بازیکن حریف را جا گذاشت و با سرعت روانه محوطه جریمه شد، همان جا یکی از بازیکنان که او آنها را جاگذاشته بود، دوباره تلاش میکند، او را سرنگون کند اما بینتیجه. سه مدافع مسی را احاطه میکنند اما او به جای آنکه گلزنی کند، به سمت راست میرود، دروازهبان و بازیکنی دیگر را دریبل میکند... و گل میزند و پس از گل تصویری از بهت بازیکنان بارسلونا که از حیرت در جای خود میخکوب شدهاند.
آنها سرهایشان را در دست گرفتهاند و چنان به دور و بر خود نگاه میکنند که گویا نمیتوانند باور کنند بار دیگر توانستهاند شاهد به ثمر رسیدن چنین گلی باشند. زمانی که مارادونا در مکزیک گلزنی کرد، مسی هنوز به دنیا نیامده بود. او تازه در سال 1987 متولد شد و دلیلی که من به خاطر آن به بارسلونا سفر کردم و میخواهم با او دیدار داشته باشم این است که من در ناپولی با افسانه دیهگو مارادونا بزرگ شدم. هیچ گاه بازی آرژانتین و ایتالیا را در جام جهانی 1990 فراموش نخواهم کرد.
مسابقهای که دست بیرحم تقدیر خواسته بود که تیم ملی ایتالیای آزگلیو ویچینی و توتو اسکیلاچی در نیمهنهایی با آرژانتین مارادونا روبهرو شود. آن هم درست در ورزشگاه سائو پائولوی شهر ناپولی! زمانی که اسکیلاچی گل نخست را به ثمر میرساند، ورزشگاه واکنشی شادمانه را بروز میدهد. با این حال حس میشود که در میان تماشاگران اوضاع آن طور که باید باشد، نیست.
پس از گل کانیگیا فریادهای بلند تماشاگران غیر ایتالیایی و غیر ناپلی بر ضد مارادونا کارگر میشود و اکنون چیزی رخ میدهد که در تاریخ فوتبال هرگز اتفاق نیفتاده بود و شاید هم دیگر هیچگاه رخ نخواهد داد؛ جو حاکم بر ورزشگاه بر ضد تیم ملی خودی میشود. تماشاگران اهل ناپولی فریاد میکشند: «دیهگو! دیهگو!» آنها عادت کرده بودند که نام او را صدا بزنند. چگونه باید آنها را برای این کار تنبیه کرد و چگونه قرار بود آنها به ناگهان دیگر از او پشتیبانی نکنند؟ مارادونا موفق شد، منطق هواداری را وارونه کند.
آن روز را بسیار خوب به یاد دارم. تقریبا یازده ساله بودم و چنین فوتبالی را شاید دیگر بار به ندرت تجربه خواهم کرد. اما به نظر میرسد چیزی از گذشته بازگشته است. گل بازی برابر انگلیس در جام جهانی مکزیک و گلی که «کک» بیست سال بعد به ثمر رساند، یکی از لحظههای فراموش ناشدنی کودکیام را تایید میکند. تصور میکنم که چه اندازه فوقالعاده و یا سرگیجه آور بود، اگر میشد مسی را به هنگام بازی در ورزشگاه سائوپائولو تماشا کرد.
لحظه باورنکردنی دیدارم با مسی درست زمانی است که به او میگویم که او وقتی بازی میکند، شبیه مارادوناست. شبیه اواست یعنی نمیدانم چگونه باید تصویری را که هزاران بار دیده شده، بهتر بیان کنم. با این حال میخواهم این موضوع را به او بگویم. او به من پاسخ میدهد: «آیا این واقعیت دارد؟» پاسخی با لبخند، با خجالت و شرم بیشتر از معمول و البته شادمانی بسیار. از این گذشته مسی حاضر بود با من ملاقات کند، نه به این خاطر که من نویسنده هستم یا به خاطر اینگونه علتها، بلکه تنها از آن رو که من اهل ناپولی هستم.
مسی میگوید: «ناپولی را دوست دارم. دوست دارم خیلی زود به آن شهر سر بزنم. بیتردید خوب خواهد بود اگر بتوانم در آنجا مدت بیشتری بمانم. این برای یک آرژانتینی درست همانند آن است که به خانهاش میرود. ناپولی برای مسی و بسیاری از هواداران بارسلونا مکانی مقدس البته در فوتبال به شمار میآید. ناپولی مکان تبرک بخشی استعدادهاست. شهری که رب النوع فوتبال در آن بهترین سال هایش را گذراند. جایی که او از هیچ برخاست و قهرمان شد. بالاتر از تمام تیمهای بزرگ. فاتح دنیا.
لیونل مسی درست نقطه مقابل آن چیزی است که انسان از یک ستاره فوتبال انتظار دارد. او بی و دستوپاست و عبارتهای معمولی را که به او پیشنهاد میشود، به کار نمیگیرد، سرخ میشود و به کفش هایش نگاه میکند. زمانی هم که نمیداند چه چیزی باید بگوید، شروع به جویدن انگشتهایش میکند. اما داستان «کک» از هر منظر بسیار شگفت انگیز است. مسی همانند زنبور مودار است.
میگویند زنبور مودار در واقع نباید پرواز کند، چرا که بدنش بسیار بزرگ است و تحمل این وزن برای بالهای کوچکش بیش از اندازه دشوار. با این حال زنبور مودار این موضوع را نمیداند و بسادگی پرواز میکند. مسی هم با اندام کوچکش، با پاهای کوتاهش و سینه باریکش و با تمام اختلالهای رشدش در واقع هرگز نباید میتوانست در فوتبال مدرن و پر از درگیری امروز بازی کند!
نام مادر: سيمون کريستيانو داس سانتوز ليته دبير زيست شناسي
آشاميدني مورد علاقه:آب
بازيگر مورد علاقه: جوليا رابرتز، تام هنکس
موسيقي : موسيقي کليسا
اولین بار با تیم ملی جوانان برزیل در جام جهانی جوانان 2001 شرکت می کند ولی توسط غنا در نیمه نهایی شکست می خورند. 31 ژانویه 2002 در بازی دوستانه با بولیوی اولین بازی ملی با تیم اصلی برزیل را تجربه می کند. عضوی از تیم ملی برزیل که قهرمان جام جهانی 2002 می شود، است اما فقط 25 دقیقه بازی به وی می رسد. کاپیتانی تیم ملی زیر 23 سال را که در جام طلایی کونکاکاف شرکت می کند را به کاکا می سپارند. سال 2005 با شرکت در تمام بازی های تیم ملی در جام کنفدراسیون ها می درخشد و همراه طلایی پوشان قهرمان می شود. جام جهانی 2006 برای کاکا خاطره ای تلخ در پی دارد، حذف توسط فرانسه و بازگشت به خانه. سال 2007 بدلیل همزمانی جام کنفدراسیون ها و بازی های میلان در لیگ ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا با تصمیمش برای بازی نکردن برای تیم ملی با انتقادات شدید هواداران برزیلی و حتی حملات رسانه های کشورش و هو شدن توسط تماشاگران هموطن مواجه می شود. سال 2009 با قهرمانی در جام کنفدراسیون ها و دریافت جایزه توپ طلایی و بدست آوردن عنوان بهترین بازیکن تورنمنت، موفقیت ملی جالبی را در کارنامه کاکا به جای می گذارد.
پسر محجوب برزیلی برخلاف بسیاری از ستارگان فوتبال که دارای حاشیه های گاه زشت وناپسندی در زندگی خصوصی هستند، راه کم وبیش سالمی درپیش گرفته است. گفته می شود ده درصد حقوق ماهانه خود را در اختیار کلیسای "رناسر ام کریستو" که سالهاست عضو رسمی آن است قرار می دهد تا خرج امور خیریه شود. البته در مقابل، شایعاتی در مورد انحراف اخلاقی کاکا بویژه با چاپ تصویر عریانی از او در مجله مخصوص همجنس گرایان در برزیل به راه افتاد که با برخورد شدید و شکایت قانونی وی به سرعت این تهمت تکذیب شد. 23 دسامبر 2005 کاکا به جرگه متاهلین می پیوندد و با کارولین چلیکو دختر مدير نمايندگي شرکت کريستين ديور در برزيل که متولد: 1987(در در سن 16 سالگي با کاکا نامزد شدند) و در18 سالگی در تاریخ 2005/12/23 در هتل هايت سائوپائو لو که اولين بار همديگر رو اونجا ديده بودند ازدواج می کند. مراسم عروسی او و کارولین 18 ساله در حضور 600 میهمان انجام می شود که معروفترین آنها رونالدو، کافو، آدریانو، باپتیستا و کارلوس آلبرتو پریرا بودند. یادگاری این ازدواج پسر کاکاست که لوکا چلیکو لیته نام دارد که در دهم ژوئن 2008 بدنیا آمده است.
و سرانجام رئال مادرید
من موزيک را خيلى دوست دارم و برايم فرقى نمىکند کدام نوعش باشد. موسيقى برزيلى و ايتاليايى را بيشتر از بقيه گوش مىکنم چون رابطه نزديکى با زندگىام دارند ولى به غير از موسيقىهاى «Heavy» همه چيز را مىپسندم.
زيبا و دوستداشتني. من با تمام قلبم ميلان را انتخاب کردم و هيچ وقت بابت اين موضوع احساس نگرانى و ترس نکردم. در دو سال گذشته تجربيات زيادى از بازى در يک تيم بزرگ اروپايى آموختم و با بازيکنانى صاحبنام همبازى شدم و حالا مىخواهم به رؤياهايى که در سر دارم، دست يابم، روزهاى زيبا در کنار قهرمانىهاى بزرگ.
تابستان امسال کمى متفاوتتر با تابستانهاى گذشته بود چون جامجهانى را به پايان برده بوديم و عدم موفقيت برزيل باعث شده بود تا بيشتر نياز به استراحت داشته باشم و خوشحالم همسرم وضعيت را کاملاً درک کرد و به همين خاطر زياد به سفر نرفتيم و بيشتر در کنار خانوادهام در سائوپائولو بوديم.
بهترين دوستان قديم و جديد رو بگو؟
دوستان زيادى دارم. در برزيل، ايتاليا و اروپا. رابطهام در خارج از اينجا با رونالدو، روکهجونيور و روبينيو خيلى خوب است و در ميلان هم نمىتوانم از کسى نام ببرم چون همه از بهترين دوستان من هستند ولى به هر حال رابطهام با ديدا، کافو، آموروسو و سرجينيو به خاطر گذشتههايمان در برزيل خيلى نزديکتر است.ولی شوچنکو را بهترین مهاجم دنیا می دانم.
میلان---------2006-2005---------------35-------------------14
میلان---------2005-2004-----------------36-----------------7
میلان---------2004-2003-----------------30-----------------10
ساپائولو----------2003---------------------9------------------2
ساوپائولو---------2002--------------------22------------------9
ساوپائولو---------2001--------------------27-----------------12
افتخارات ●
یک بار قهرمانی جام جهانی در سال 2002
یک بار قهرمانی جام کنفدراسیون ها در سال 2005
یک بار قهرمانی در سوپر کاپ اروپا در سال 2003
یک بار قهرمانی لیگ ایتالیا در سال 2003
یک بار قهرمانی در سوپر کاپ ایتالیا در سال 2004
یک بار گرفتن توپ طلای برزیل در سال 2002
دو بار انتخاب به عنوان بهترین بازیکن خارجی ایتالیا در سال های 2004 و 2006
یک بار انتخاب به عنوان بهترین هافبک اروپا در سال 2005 و 2007
انتخاب به عنوان بهترین بازیکن جهان در سال 2007
فوتبالیست سابق و حرفه ای فرانسه است که اصلیتی الجزایری دارد . این ستاره
با تیم ملی فرانسه در سال 1998 قهرمان جهان و یورو 2000 شد و همچنین در سال
2006 به توپ طلای جام جهانی رسید و در فینال پس از درگیری با مارکو
ماتراتزی از زمین اخراج شد .
به گزارش یوفا: او در 4 باشگاه اروپا بازی کرده است که در این میان نامهای
یوونتوس و رئال مادرید دیده می شود که با آنها لالیگا و سری آ را برده است .
او در فینال چمپیونزلیگ 2002 گل پیروزی بخش رئال مادرید را به ثمر رساند و
جزء دو بازیکنی است که سه بار عنوان برترین یازیکن سال جهان را کسب کرده
است (دیگری رونالدو است) و سه بار دیگر هم جزء سه بازیکن برتر سال بوده است
و در سال 1998 برترین بازیکن سال اروپا شده است . در سال 2004 مردم او را
به عنوان برترین بازیکن نیم قرن اخیر اروپا برگزیدند و همچنین توسط په له
به عنوان یکی از 125 بازیکن برتر تاریخ جهان انتخاب شده است .
سالهای اولیه ، کن و بوردو
زیدان زمانی که خیلی کودک بود (10 سالگی) فوتبال را با تیم سن هنری - یک
باشگاه محلی در کاستیانه در حوزه های مارسی- شروع کرد . در 14 سالگی ، او
سپ تمز را رها کرد وبرای اولین سال در یک تیم حرفه ای حضور یافت .
استعدادیاب آث کن "ژین وارائود" او را کشف کرد و او به این باشگاه رفت تا
تنها شش هفته در این باشگاه بماند اما به دلیل هنرش در این تیم پذیرفته شد
حضور او در این تیم و بازی در سطح حرفه ای چهار سال ادامه یافت .
زیدان در هفده سالگی در لاشامپیونه حضور یافت و اولین گلش را در 8 فوریه
1991 به ثمر رساند که او به عنوان هدیه برای این گل یک جایزه از رئیس تیم
دریافت کرد . اولین فصل او با کن با راهیابی این تیم به جام یوفا توام شد .
زیدان در فصل 93-1992 به بوردو ترانسفر شد و با این تیم در سال 1995 قهزمان
جام اینترتوتو و در فصل 96-1995 نایب قهرمان جام یوفا در چهار سال حضور در
این باشگاه شد . او در این تیم با "لیزارازو" و "کریستوف دوگاری" همراه شد
که این سه نفر با هم در جام جهانی 1998 و در بوردو به یک نماد تبدیل شدند .
در 1995 "کنی دالگلیس" مربی بلکبرن به خرید هر دوی دوگاری و زیدان ابراز
علاقه کرد که در این زمان "جک واکر" مدیر تیم به او پاسخ داد : چرا می
خواهی زیدان را بخری در حالی که ما "تیم شر وود" را داریم ؟
یوونتوس (1996-2001)
در 1996 ، زیدان با 3 میلیون پوند راهی تیم قهرمان چمپیونزلیگ ، یوونتوس شد
. زیدان در تیم "مارچلو لیپی" با بازیسازی فوق العاده اش در فصل 97-1996
قهرمان اسکودتو کرد و مسابقه ی جام بین قاره ای برابر ریور پلات را 1-0 برد
. او همچنین به فینال چمپیونرلیگ 1997 راه یافت که در این سال یووه 3-1
مغلوب بوروسیا دورتموند شد . او با 7 گل در 32 بازی یوونتوس را بازی کرد تا
در فصل بعد از قهرمانی اش در ایتالیا دفاع کند و همچنین برای دومین سال
پیاپی راهی فینال چمپیونزلیگ شود که در این سال 1-0 مغلوب رئال مادرید (به
مربیگری "یوپ هنکس" شود . در 01-2000 یوونتوس با دو امتیاز کمتر از رم در
ایتالیا دوم شد . در مجموع او 24 گل در 5 فصل حضورش در یوونتوس به ثمر
رساند و یا این تیم یک جام بین قاره ای ، جام اینترتوتو 1999 و دو اسکودتو
را برد .
رئال مادرید (2001-2006)
در 2001 ، زیدان با 76 میلیون یورو به عنوان گرانقیمت ترین بازیکن تاریخ فوتبال قرارداد چهار ساله ای با رئال مادرید منعقد کرد .
او در این تیم به موفقیتهای پی در پی تیمی و فردی رسید که اوج آنها شلیک
فوق العاده ی او در فینال چمپیونزلیگ سال 2002 در پیروزی 2-1 برابر لورکوزن
در گلاسکو بود . در فصل بعد ، رئال مادرید سوپرکاپ اروپا و سوپر کاپ
اسپانیا را برد و زیدان به عنوان برترین بازیکن سال در سال 2003 برای سومین
بار برگزیده شد تا در این عرصه با رونالدو برابر شود .
او اولین و آخرین هت تریک خود را در رئال مادرید در پیروزی 4-2 برابر سویا
انجام داد . آخرین سال بازیگری زیزو چندان مثمر ثمر نبود . او با رئال خیلی
زود از جام پادشاهی (به مربیگری "رومن لوپز کارو" ) و چمپیونزلیگ (به
مربیگری "واندرلی لوکزامبورگو" ) کنار رفت و فصل را با 12 امتیاز اختلاف
نسبت به بارسلونا در رتبه دوم به پایان رساند .
در 7 می 2006 او رسما اعلام کرد که یک ماه بعد بازنشسته می شود . آخرین
بازی او با رئال مادرید با گلزنی در تساوی 3-3 برابر ویارئال همراه بود .
هم تیمی های زیدان در این بازی با پوشیدن پیراهنهایی که در کنار لوگوی رئال
مادرید "زیدان 2006-2001" نوشته بود از او یاد کردند .
هواداران در طول بازی زیدان را تشویق کردند . او در این بازی پیراهنش را با
"خوان رومن ریکلمه" (ستاره ی محبوب فعلی من!) تعویض کرد . هواداران با
گفتن کلمه ی "مرسی" به تشویق وی پرداختند .
عرصه ی ملی
این گونه شایعه شده است که زیدان در حالی که می توانست بین فرانسه و
الجزایر یک تیم را انتخاب کند بازی در الجزایر را انتخاب کرد اما گویا
عبدالحمید کرمالی مربی وقت الجزایر از استفاده از او امتناع کرد زیرا
اعتقاد داشت که این بازیکن جوان سرعت کافی ندارد . زیدان در سال 2005 این
شایعه را رد کرد و گفت که زمانی بحث بازی در الجزایر مطرح شد که او برای
فرانسه بازی کرده بود و چاره ای نبوده است .
او اولین بازی ملی اش را برای تیم ملی فرانسه با حضور از دقیقه 63 بازی
دوستانه برابر جمهوری چک در 17 آگوست 1994 انجام داد که این بازی 2-2 تمام
شد و زیدان هر دو گل بازی را به ثمر رساند تا فرانسه از شکست 2-0 فرار کند .
یورو 1996
در این زمان ، "امه ژاکه" مربی وقت فرانسه ترجیح داد که از او در کنار
"اریک کانتونا" ستاره ی وقت منچستر یونایتد استفاده کند اما پس از مصدومیت
بلند مدت کانتوتا در ژانویه 1995 پس از برخورد با یک هوادار ، ژاکه تصمیم
گرفت که زیدان را تنها بازیساز تیمش کند . علیرغم تمامی انتقادات کارشناسان
و هواداران در مورد این اقدام او ، فرانسه راهی نیمه نهایی یورو 1996 شد
که در این مرحله در حالی که در وقت قانونی بازی 0-0 شد در ضربات پنالتی
جمهوری چک برنده شد .
جام جهانی 1998
در دومین بازی فرانسه در دور اول زیدان در پیروزی 4-0 برابر فرانسه زیدان
با کارت قرمز مواجه شد و دو بازی محروم شد . او در این بازی به "فواد امین"
بازیکن عربستان لگد زد . او بعدها اظهار داشت که امین به او اهانت کرده
است . بعد از پیروزی در ضربات پنالتی برابر ایتالیا ، او دو گل با ضربه ی
سر برابر برزیل دئر فینال به ثمر رساند تا این تیم با نتیجه ی 3-0 برنده ی
جام جهانی 1998 شود .
یورو 2000
زیدان با بازیهای موثرش به تیم کمک کرد تا به فینال یورو 2000 راه یابد .
او در مقابل اسپانیا در یک چهارم نهایی یک کاشته به ثمر رساند و در نیمه
نهایی هم با یک ضربه ی پنالتی برابر پرتغال گل طلایی را به ثمر رساند .
فرانسه در فینال با برد برابر ایتالیا قهرمان اروپا شد تا پس از آلمان غربی
1974 دومین تیمی باشد که چنین کاری می کند . فرانسه از سوی یوفا به مقام
تیم اول جهان رسید .
مصدومیت ، بازنشستگی و بازگشت (2002-2006)
مصدومیت ران پا مانع از بازی زیزو در دو بازی اول جام جهانی 2002 شد او
برای بازی سوم به طور ناقص آماده شد و نتوانست کار خاصی برابر دانمارک
انجام دهد و این تیم بدون زدن حتی یک گل از این جام کنار رفت .
آنها راهی یورو 2004 شدند تا از موفقیتهای پیشینشان دفاع کنند . زیدان و
تیمش بسیار استوار بودند و زیدان یک پنالتی و یک کاشته به ثمر رساند تا این
تیم در مرحله گروهی 2-1 انگلیس را ببرد . در 12 ژوئن 2004 بعد از شکست
حیرت انگیز فرانسه برابر یونان این تیم حذف شد و زیدان تصمیم گرفت که از
فوتبال ملی کناره گیری کند هر چند که تلاشهای "ریموند دومنک" و به مشکل
خوردن فرانسه برای راهیابی به جام جهانی 2006 موجب شد که زیدان در 3 آگوست
2002 زیدان اعلام کرد که بازنشستگی را کنار گذاشته و بلافاصله کاپیتان تیم
شد. او با برد 3-0 برابر جزایر فارو در 3 سپتامبر 2005 حضور پر قدرتی داشت و
فرانسه صدرنشین گروه خود شد . در 25 آوریل 2006 بعد از یک فصل مصدومیت در
رئال مادرید زیدان اعلام کرد که پس از جام جهانی 2006 رسما از فوتبال حرفه
ای کناره گیری می کند .
در 27 می 2006 زیدان صدمین بازی ملی خود را برابر مکزیک در سنت دنیز انجام
داد . این آخرین بازی او در این استادیوم بود و او چهارمین بازیکن در طول
تاریخ فرانسه بود که به باشگاه صدتایی ها می پیوست . بعد از "مارسل دسایی" ،
"دیدیده دشامپ" و "لیلیان تورام" .
جام جهانی 2006
فرانسه این تورنمنت را به یک نمایش ناموفق شبیه به جام جهانی کره-ژاپن شروع
کرد . آنها در ابتدا با سوئیس 0-0 کردند و در آخرین دقایق بازی برابر کره
گل خوردند . زیدان در این بازی به خاطر هل دادن یک مدافع کره کارت زرد گرفت
که دومین کارتش در این تورنمنت بود و او را از بازی فینال گروه محروم کرد .
فرانسه در بازی پایانی 2-0 توگو را شکست داد تا زیدان باز هم برای فرانسه
بازی کند . در بازی با اسپانیا ضربه ی کاشته ی او با ضربه ی سر پاتریک ویرا
همراه شد و در دقیقه 91 هم پنالتی او به هم تیمی اش در رئال ایکر کاسیاس
موجب صعود فرانسه شد . این پیروزی فرانسه را راهی یک چهارم نهایی کرد تا
فینال جام جهانی 1998 برابر برزیل در این مرحله تکرار شود . ضربه ی کاشته ی
زیدان در این بازی و ارسال توپ برای تیری هانری موجب شد تا یک بار دیگر
برزیل مغلوب فرانسه شود و راهی نیمه نهایی شود که زیدان در این بازی برترین
بازیکن میدان شد . در نیمه نهایی برابر پرتغال در چهار روز بعد زیدان با
یک پنالتی تک گل بازی را به ثمر رساند تا یک تنه تیم را به فینال برده باشد
. در 9 جولای فرانسه و ایتالیا در فینال جام جهانی 2006 بازی فینال یورو
2000 را تکرار کردند . بعد از گلزنی زیدان در دقیقه هفت از روی نقطه ی
پنالتی با یک ضربه ی چیپ زیدان چهارمین بازیکن جهان شد که در دو فینال
گلزنی کرده است پیشتر فقط "پل برایتنر "، "په له" و "واوا" چنین کرده بودند
. هر چند که زیدان در این بازی در دقیقه 110 از زمین اخراج شد و شانسی
برای حضور در ضربات پنالتی نیافت . ایتالیا در ضربات پنالتی 5-3 برنده شد .
علیرغم این کارت قرمز زیزو موفق به دریافت توپ طلای این جام شد .
انضباط
زیدان به خاطر خلق تنگ خود در زمین مشهور است به طوری که چهارده بار در طول
دوران بازیگری اش از زمین اخراج شد . علاوه بر این اخراحها در حام جهانی
های 2006 و 1998 او زمانی که در یوونتوس بود با ضربه ی آرنج به "یوخن
کینتز" در بازی با هامبورگ در چمپیونزلیگ حمله ور شد . او یکی از چهار
بازیکنی است که در فینال جام جهانی اخراج شده است . او همچنین به همراه
"ریگوبرت سونگ" تنها دو بازیکنی هستند که در دو جام جهانی متفاوت اخراج شده
اند . او تنها بازیکنی است که در وقت اضافه ی فینال جام جهانی اخراج شده
است .
مواجهه با مارکو ماتراتزی
زیدان پس از برخورد با ماتراتزی در فینال جام جهانی از زمین اخراج شد که
بعد از مسابقه رسانه ها در پی این بودند که چه حرفی از ماتراتزی زیدان را
تا این حد خشمگین کرده است و زیزو را مجبور کرده است تا با ضربه ی سر به
سینه ی ماتراتزی شاخ بزند . این صحنه توسط داور چهارم "لوئیز مدینا
کانتالخو" گرفته شده بود و خود "هوراسیو الیزوندو"ی آرژآنتینی داور این
بازی آن را ندیده بود .
صحنه های تلویزیونی اثبات کرد که ماتراتزی به زیدان توهین لفظی کرده است .
رسانه های انگلیسی در مطالب خود به آنچه ماتراتزی گفته بود پرداختند .
روزنامه ی "تایمز" نوشت که ماتراتزی زیدان را " فرزند تروریست فاحشه " خطاب
کرده است . زیدان در اولین اظهار نظرها در این باره گفت که اگر یک بار
دیگر در چنین شرایطی قرار بگیرد کار خود را تکرار می کند و توهین به خواهر و
مادر او چنین واکنشی را در پی داشته است . ماتراتزی هم پذیرفت که توهین
کرده است اما اعتقاد داشت که رفتار زیدان در مقابل آن کار کوچک گستاخانه
بوده است !
ماتراتزی همچنین اظهار داشت که هیچ توهینی به مادر زیدان ( که در آن زمان
مریض بود) نکرده است . وی گفت : "من درباره ی مادرش صحبت نکردم . من وقتی
15 ساله بودم مادرم را از دست دادم و هنوز نمی توانم درباره ی ی او به خوبی
سخن بگویم " . اما زیدان جواب داد که ماتراتزی مکررا به مادر و خواهرش
توهین کرده است و قطعا این صداها از دهان ماتراتزی خارج شده است . سپس در
یک برنامه ی تلویزیونی از بچه ها ، فرهیختگان و بییندگان عذرخواهی کرد اما
از کارش پشیمان نبود چون اعتقاد داشت که کار درستی برابر ماتراتزی انجام
داده است . دو ماه بود در یک برنامه ی تلویزیونی رسما عذرخواهی از زیدان را
رد کرد اما خواهان مصالحه با زیزو شد . اما گفت که زمانی که پیراهن زیدان
را می کشیده است زیدان به او نیشخند تمسخرآمیز زده است و ماتراتزی نیز
پاسخش را داده است که خواهرش را ترجیح می دهد ! بعدها ماتراتزی در یک
برنامه ی تلویزویونی این جمله را دقیقا بیان کرد که چنین بود : "فاحشه ای
را که خواهرت است ترجیح می دهم ."
عکس العمل ها
بعد از فینال "ژاک شیراک" رئیس جمهور وقت فرانسه به زیدان به عنوان قهرمان
ملی درود فرستاد و او را " مرد دل و جانها" نامید . شیراک بعدها گفت که
درست است که این حمله غیر قابل قبول بوده است اما فکر می کند که زیدان
تحریک شده است . "عبدالعزیز بوتفلیکا" رئیس جمهور الجزایر حمایتش را در یک
بیانیه ی رسمی از زیدان اعلام کرد . هر چند که "فیگارو" روزنامه ی فرانسوی
این ضربه ی شاخ را "نفرت انگیز" و "غیرقابل قبول" نامید . روزنامه نگارهای
مجله ی اکیپ به مقایسه ی زیدان با محمد علی پرداختند . آنها از زیدان
خواستند تا به میلیونها بچه در سراسر جهان پاسخگو باشد . مجله ی تایمز او
را نماد "مبارزه با فرهنگ سازی" در اروپا نامید . اما اسپانسرهای زیزو
اعلام کردند که او را حمایت می کنند . این حادثه تا مدت ها در اینترنت به
سوژه ای برای طرفداران فرهنگ در سراسر جهان تبدیل شده بود . این صحنه ی
ویدیویی به پرطرفدارترین صحنه در یوتیوب تبدیل شده بود و ترانه ای هم به
نام کوپ بوله ( به معنای ضربه ی شاخ) به صدر آهنگهای پر طرفدار فرانسه رسید
.این صحنه به نماد یک شرکت چینی به نام "مارژ گیمر" تبدیل شد .
پیگیری فیفا
فیفا پرونده ی این حادثه را در کمیته انضباطی خود گشود و از تصمیم ایزوندو
برای اخراج زیدان حمایت کرد . فیفا دو بازی محرومیت برای ماتراتزی و پرداخت
5000 فرانک در نظر گرفتن و زیدان نیز سه بازی محروم شد که زیدان بازنشسته
شد و از محرومیت در امان ماند .
فعالیت های نیکوکارانه
در 24 فوریه 2007 زیدان در شمال تایلند حضور یافت تا در یک بازی
انساندوستانه برای تیم "کیودارون" برای مبارزه با ایدز حضور یابد . زیدان
در این بازی یک گل زد و یک پاس گل به هم تیمی مالزیایی اشش داد تا این بازی
2-2 شود . این بازی 10 هزار تماشاگر داشت و 7750 دلار نیز کمک انسانی جمع
آوری شد .
در 19 نوامبر 2007 زیدان در پنجمین بازی سالانه ی مبارزه با فقط در مالاگا
حضور یافت که این بازی هم 2-2 تمام شد . زیدان در این بازی گل نزد اما درد
دقیقه 70 موقعیت گل را برای هم تیمی اش آماده کرد . او و هم تیمی سابقش
رونالدو هر ساله در یک بازی انساندوستانه ستاره های جهان را جمع آوری می
کنند . او از سال 2001 به عنوان سفیر فقر برگزیده شده است. او پیش از بازی
باران رونالدو - یاران زیدان گفت : "هر کسی می تواند هر کاری انجام دهد تا
جهان بهتری داشته باشیم."
جایزه ها ، افتخارات و منصب ها
در 2004 ، محله ی "فوربز" زیدان را به عنوان چهل و دومین ورزشکار پردرآمد
جهان با در آمد 15.8میلیون دلار در سال نامید . زیدان مدیریت یک باشگاه
فرانسوی به نام "لابف فور نوویه واگ" را که باشگاهی در مارسی به مربیگری
برادرش "فرید" است به عهده دارد . از سال 2000 زیدان در یک نظر سنجی
روزنامه ای به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای فرانسه حضور داشت . او در
سالهای 2000 ، 2003 ، 2004 و 2006 رتبه ی اول در 2005 رتبه ی دوم و ذر 2001
و 2002 رتبه ی چهارم محبوبترین شخصیت فرانسه را بدست آورد .
در نوامبر 2006 ، زیدان به بنگلادش سفر کرد تا مهمان "محمد یونس" برنده ی
جایزه ی نوبل شود . "ناز هاکه اتک" مدیر انگلسی بنگلادش رپر بنگلادشی نیز
رفیق دیرینه ی اوست . زیدان به رسانه ها گفت که هاکه به همان خوبی ترانه
هایش است . او همچنین زادگاهش را در الجزایر ملاقات کرد و ملاقاتی نیز با
عبدل بوتفلیکا داشت .
اسپانسر
زیدان تا کنون با کمپانی های زیادی همچون : آدیداس ، لژو ، فرانس تله کام ،
اورنج ، آئودی و کریستین دیور به توافق رسیده است . این اسپانسرها به او
8.6 میلیون یورو کمک کرده اند که از دستمزد سالانه ی او در رئال مادرید
(6.4 میلیون یورو در سال در فصل آخر) بیشتر است و او را به ششمین بازیکن
پردرآمد تاریخ تبدیل کرده است .
خانواده
زیدان زنش ورونیک فرناندز مانکن اسپانیایی را زمانی که در کن بود در
92-1991 ملاقات کرد . پسرانشان ، انزو فرناندز و لوکا زین الدین زیدان عضوی
از تیمهای پایه رئال مادرید هستند .
افتخارات
باشگاهی
بوردو
جام یوفا : نایب قهرمان (1996) / اینترتوتو (1995)
یوونتوس
سری آ (1997 و 1998) / سوپرکاپ اروپا (1996) / جام بین قاره ای (1996) /
سوپرکاپ ایتالیا (1997) / چمپیونزلیگ (نایب قهرمانی در 1997 و 1998)
رئال مادرید
لالیگا (2003) / چمپیونزلیگ (2002) / جام بین قاره ای (2002) / سوپرکاپ اروپا (2002) / سوپرکاپ اسپانیا (2001 و 2003)
ملی
قهرمانی جام جهانی (1998) / نایب قهرمانی جام جهانی (2006) / قهرمانی اروپا (2000)
فردی
بهترین هافبک اروپا : سال 1998
بهترین بازیکن سال ورلدساکر : 1998
بهترین بازیکن سال جهان : 1998 ، 2000 و 2003
دومین بازیکن سال جهان : 2006
سومین بازیکن سال جهان : 2002 و 1997
بهترین بازیکن سال اروپا : 1998
موثرترین بازیکن سال چمپیونزلیگ : 2002
بهترین بازیکن نیم قرن اخیر اروپا : 2004
برنده ی توپ طلای جام جهانی : 2006
حضور در تیم منتخب جهان : 2005 و 2006
جایزه ی اونز :1998 ، 2000 و 2001
بهترین بازیکن چمپیونزلیگ : 2000
حضور در تیم سال جهان : 1998 و 2006
حضور در بهترین 11 بازیکن اروپا : 2001 ، 2002 و 2003
عنوان شوالیه ی لژیون فرانسه : 1998
حمل کننده ی مشعل المپیک تابستانی : 2004
Design By : Pichak |